بسم الله الرحمان الرحیم
پاسخ به یکی دیگر از شبهات معاندین:
معاند میگوید: خطبه ازدواج اسلامی و کلمه نکاح معنای بدی دارد پس نگویید و متعصب نباشید !
قسمت اول
اسکن از متن اصلی شبهه؛
پاسخ : حقیقتا این اشخاص، برای به انحراف کشاندن عوام الناس از هیچ تلاش مذبوحانه ای دریغ نمیکنند ! اما این لاطائلات محکوم به شکست است.
کسانیکه ذره ای عربی بلد باشند، به خوبی میدانند لفظ نکاح همانند بسیاری از الفاظ دیگر چند معنا دارد و به اصطلاح علمی تر، یک کلمه مشترک لفظیست. ممکن است یک کلمه حتی دو معنای متضاد با هم داشته باشد. اما این بستگی به متکلم دارد که کدام معنا را اراده کرده باشد.
برای روشن تر شدن بحث مثال هایی را برایتان ذکر میکنیم:
کلمه ی "قرء" هم به معنای حیض است و هم به معنای پاکی از حیض و یا لفظ "مائده" هم به معنای غذا است و هم به معنای سفره !
راغب اصفهانی لغت شناس مشهور میفرماید:
مثال اول؛
کان اسما جامعا للامرین الطهر والحیض، لان کل اسم موضوع لمعنیین معا یطلق على کل واحد منهما إذا انفرد.
لفظ قرء هم برای طهر و پاکی از حیض استعمال میشود و هم برای حیض. هر اسمی دو معنا دارد که وقتی به تنهایی استعمال شود یک معنای آن مراد است.
المفردات راغب ج 1 ص 402
مثال دوم؛
لان کل اسم موضوع لمعنیین معا یطلق على کل واحد منهما إذا انفرد کالمائدة للخوان و للطعام،
هر اسمی برای دو معنی وضع شده مثل مائده که هم به معنی سفره هست هم غذا
المفردات راغب ج 1 ص 402
مثال سوم: فرج که به معنای اندام جنسی بانوان است در برخی مواقع به زن هم اطلاق میشود:
لَفْظِ الْفَرْجِ یُطْلَقُ عَلَى الْمَرْأَةِ
لفظ و کلمه فرج بر زن (هم) اطلاق می شود.
فتح القدیر ج 4 ص 14
مثال چهارم:
از آنجایی که اغلب ملحدان توانایی درک چنین مثال هایی را ندارند لاجرم یک مثال سطح پایین تری را هم ذکر میکنیم تا شاید متوجه شوند:
لفظ "شیر" هم میتواند به معنای شیر خوردنی باشد و هم شیر جنگل و وقتی متکلم میگوید: صبحانه " شیر "خوردم! کسی نمیپرسد شیر جنگل را خوردی یا شیر پاستوریزه !
این مثال اخر نکته ی مهمی دارد:
علامه مظفر رحمه الله علیه نیز میفرماید:
و الحق ان الدلالة تابعة للأرادة
دلالت تابع اراده است.
اصول الفقه ج 1 ص 28
یعنی معنای کلمه، تابع اراده ی متکلم است و وقتی متکلم یک معنا را اراده کرده باشد، برداشت معنای دیگر از لفظ اشتباه است. لفظ نکاح نیز هم به معنای آمیزش و جماع است و هم به معنای ازدواج و عقد. اینکه ما باید کدام معنا را برداشت کنیم بستگی دارد متکلم کدام معنا را اراده کرده باشد در آیات قرآن هیچگاه از لفظ نکاح معنای جماع و آمیزش اراده نشده است و همچنین در خطبه عقد مقصود از نکاح ازدواج و عقد است
اما معاند اصلا اشاره ای به معانی دیگر نمیکند و از روی غرض و مرض به معنایی اشاره میکند که اصلا مورد توجه متکلم نبوده است.
معنای نکاح در اولین مفهوم خود :
معنی نکاح در اولین مفهوم خود چنین تعریف شده است:
احمد بن محمد المقری میفرماید:
أَوْ مِنْ تَنَاکَحَتْ الْأَشْجَارُ إذَا انْضَمَّ بَعْضُهَا إلَى بَعْضٍ أَوْ مِنْ نَکَحَ الْمَطَرُ الْأَرْضَ إذَا اخْتَلَطَ بِثَرَاهَا وَعَلَى هَذَا فَیَکُونُ النِّکَاحُ مَجَازًا فِی الْعَقْدِ وَالْوَطْءِ جَمِیعًا لِأَنَّهُ مَأْخُوذٌ مِنْ غَیْرِهِ فَلَا یَسْتَقِیمُ الْقَوْلُ بِأَنَّهُ حَقِیقَةٌ لَا فِیهِمَا وَلَا فِی أَحَدِهِمَا وَیُؤَیِّدُهُ أَنَّهُ لَا یُفْهَمُ الْعَقْدُ إلَّا بِقَرِینَةٍ نَحْوُ نَکَحَ فِی بَنِی فُلَانٍ وَلَا یُفْهَمُ الْوَطْءُ إلَّا بِقَرِینَةٍ نَحْوُ نَکَحَ زَوْجَتَهُ وَذَلِکَ مِنْ عَلَامَاتِ الْمَجَازِ
درختان هم با هم نکاح میکنند وقتی بعضی هایشان به دیگری انضمام (اتصال) پیدا میکنند یا باران هم با زمین نکاح میکند وقتی با خاکش مخلوط میشود.
مصباح المنیر ج 1 ص 321
صاحب جواهر علیه الرحمه میفرمایند:
و قیل: إن أصله الالتقاء یقال: تناکح الجبلان إذا التقیا
گفته شده در اصل به معنای التقاء ( = برخورد، تلاقی ) است ؛ مثل اینکه گفته میشود: دو کوه نکاح میکنند وقتی بهم برخورد میکنند.
جواهر الکلام ج 29 ص 5
پس تا الان معنی کلی آن انضمام و التقا دوشیء میباشد. به ازدواج دو انسان هم نکاح اطلاق میشود زیرا سبب اتصال و رسیدن مرد و زن به یکدیگر و پیوند آن دو میشود.
قسمت دوم
در بخش قبل ثابت کردیم وقتی یک لفظ دو یا چند معنا داشته باشد، باید آن معنایی را برداشت کرد که مطابق اراده ی متکلم باشد.
در این بخش نشان میدهیم لفظ "انکحتک" در خطبه عقد هیچ معنایی جز عقد و ازدواج نمی تواند داشته باشد تا دیگر هیچ حرفی برای گفتن نماند!
نکته مهمی که باید بدان توجه کرد این است که این تعدد معنا تا وقتی است که ما با لفظ نکاح
1_ به عنوان یک لفظ ثلاثی مجرد سر و کار داشته باشیم. 2_ قرائن و احوالات استعمال این لفظ را نادیده بگیریم.
بنابراین اگر شخص با بیان این لفظ در مقام منعقد کردن عقد باشد و منتظر قبول طرف دیگر باشد، نمیتواند به معنای جماع و آمیزش جنسی باشد ! بلکه همان معنای عقد و ازدواج را به خود میگیرد. از طرف دیگر لفظ " انکحتک " ثلاثی مزید" است و اهل لغت برای کلمه ی "انکح" فقط یک معنا ذکر کرده اند و آن ازدواج است.
فلذا وقتی خود کلمه "انکح" معنای خاص خودش را دارد، مراجعه به معنای ثلاثی مجرد آن ، مغالطه ای بیش نیست.
حال از چندین منبع بیسوادی ملحدین را به مسلمانان گرانقدر بیش از پیش نمایان مینمائیم:
راغب اصفهانی در مفردات میفرماید:
1) أصل النِّکَاحُ للعَقْدِ، ثم استُعِیرَ للجِماع، ومُحالٌ أن یکونَ فی الأصلِ للجِمَاعِ، ثمّ استعیر للعَقْد، لأَنَّ أسماءَ الجِمَاعِ کلَّهَا کِنَایَاتٌ لاسْتِقْبَاحِهِمْ ذکرَهُ کاسْتِقْبَاحِ تَعَاطِیهِ،
اصل معنی نکاح عقد است سپس به جماع استعاره پیدا می کند و محال است در اصل جماع باشد سپس به عقد استعاره شود به خاطر آن که اسمهای جماع جملگی از باب کنایه هستند به خاطر قبحشان.
المفردات راغب جلد 1 صفحه 823
فضای آیات قرآن کریم هم همین معنی را تایید می کند
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَکَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَکُمْ عَلَیْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِیلًا
ای مؤمنان ! هنگامی که با زنان مؤمنه ازدواج کردید و پیش از همبستری با ایشان، آنان را طلاق دادید
دقت کنید عزیزان معنی نکاح در مفهوم جماع استفاده نشده و به جای آن از" مس" استفاده شده است
2) الإِنکاح : أنکح المرأةَ: إِذا زوّجها زن را نکاح کرد: با او ازدواج کرد.
3) و أنکحها زوجها او را نکاح کرد: با او ازدواج کرد.
4) و أنکحها : زَوجهَا او را نکاح کرد : با او ازدواج کرد.
چندین منبع دیگر که صراحتا بیان می کنند "انکح" به معنای ازدواج کردن است نه آمیزش جنسی.
الطراز الأول جلد 5 صفحه 80
لسان العرب جلد 2 صفحه 626
القاموس المحیط ج 1 ص 246
تاج العروس جلد 7 صفحه 197
القاموس الفقهی جلد 1صفحه 360
پایان
انهدام شبهه
یاعلیمدد
دروغ ها و خرافات ملحدین
Zandiq_IQ7@
معنای ازدواج چیست زوج شدن در یک بدن باز بر میگرده به امیزش جنسی