بسم الله الرحمن الرحیم

قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین

 

سلسله پست های پاسخ به شبهات اسلام ستیزان، پیرامون تشنگی امام حسین (ع) و یاران باوفای ایشان

https://bit.ly/2WpI8m2

 

قسمت اول: 

متن گزارش مختصر طبری در این باره، بدین شرح است:

[پیش از شروع جنگ در کربلا] حسین بگفت تا خیمه‌ای به پا کردند و مقداری مشک بیاوردند و در کاسه‌ای بزرگ یا سینی ‌ای ریختند. گوید: آنگاه امام حسین وارد خیمه شد و نوره کشید.

منبع: ترجمه تاریخ طبری، جلد ۷، صفحه ۳۰۲۱ ترجمه از: ابوالقاسم پاینده

 

پاسخ: ما گزارش فوق را به دو روش بررسی میکنیم؛ ابتدا و جدلا، فرض را بر صحتش میگذاریم و میگوییم این گزارش هیچ ارتباطی به تشنگی امام حسین علیه السلام در وقت شهادت ندارد! ، قضیه نوره کشیدن مربوط به صبح بوده اما شهادت امام و اکثر یاران ایشان، به هنگام ظهر و بعد از ظهر !

 (پس با فرضیه صحت روایت)؛ بررسی ها به این منتهی میشود که هنوز مقداری آب در دسترس و ذخیره سپاه امام حسین (ع) بوده، اما به خاطر جنگ های فراوان و نبردهای طاقت فرسای آنها در گرمای شدید عاشورا، و همچنین مصرف غیرنظامیان (زنان و کودکان)، حدودا پیش از ظهر به اتمام رسیده است. (و با قرائن مختلف اثبات خواهد شد که ایشان لحظه شهادت، تشنه بوده اند‌) حال مستندات این تحلیل را مشاهده کنید:

 

گزارشی از مورخین در مورد "زمان" نوره کشیدن:

سید بن طاووس (رحمه الله) مینویسند:

چون صبح شد، حسین علیه السلام فرمان داد تا خیمه اى برایش برپا شود. نیز فرمان داد تا کاسه بزرگى که در آن، مُشک فراوانى ریخته بودند، آماده کنند و در داخل آن، نوره قرار داده شد...

متن عربی: فَلَمّا کانَ الغَداةُ أمَرَ الحُسَینُ علیه السلام بِفُسطاطِهِ فَضُرِبَ، و أمَرَ بِجَفنَةٍ فیها مِسکٌ کَثیرٌ، و جُعِلَ فیها نورَةٌ، ثُمَّ دَخَلَ لِیَطَّلِیَ...

 

اللهوف جلد 1 صفحه 57

https://b2n.ir/630737

 

گزارشی از مورخین درباره آب و هوای روز عاشورا، سال ۶۱ هجری:

ابوحنیفه دینوری مینویسد: چون روز، به نیمه رسید و هوا به شدت گرم شد و ایام گرما بود...

متن عربی؛ فلما انتصف النهار، و اشتد الحر، و کان ذلک فی القیظ تراءت لهم

اخبار الطوال جلد 1 صفحه 248

https://b2n.ir/720530

 

اما گزارش مورخین از شدت درگیری ها تا بعد از ظهر" عاشورا:

بلاذری مینویسد؛ لشگریان عمر بن سعد، یاران حسین علیه السلام را تیرباران کردند تا اسب هایشان را از پاى در آوردند و همه لشکر حسین علیه السلام، پیاده شدند و در نیمه روز، به شدت و بدون توقّف جنگیدند.

متن عربی: ودَعا عُمَرُ بنُ سَعدٍ الحُصَینَ بنَ تَمیمٍ ، فَبَعَثَ مَعَهُ المُجَفَّفَةَ و خَمسَمِئَةٍ مِنَ المُرامِیَةِ ، فَرَشَقُوا الحُسَینَ علیه السلام وأصحابَهُ بِالنَّبلِ حَتّى عَقَروا خُیولَهُم ، فَصاروا رَجّالَةً کُلُّهُم ، وَاقتَتَلوا نِصفَ النَّهارِ أشَدَّ قِتالٍ و أبرَحهِ

 

انساب الاشراف جلد 3 صفحه 194

https://b2n.ir/686370

 

ابن اثیر مینویسد: لشگریان عمر بن سعد، تا فرا رسیدن ظهر، با حسین علیه السلام و یارانش جنگیدند؛ شدیدترین جنگى که خدا آفریده بود.

متن عربی: و قاتَلوهُم أیِ الحُسَینَ علیه السلام و أصحابَهُ حَتَّى انتَصَفَ النَّهارُ، أشَدَّ قِتالٍ خَلَقَهُ اللّه و أخَذوا لا یَقدِرونَ عَلى أن یَأتوهم إلّا مِن وَجهٍ واحِدٍ

الکامل فی تاریخ جلد 3 صفحه 175

https://b2n.ir/062481

 

طبری مینویسد: سپس، نماز ظهر را خواندند. حسین علیه السلام با ایشان، نماز خوف گزارد و آن گاه بعد از ظهر دوباره جنگیدند و جنگ، بالا گرفت.

متن عربی: ثُمَّ صَلَّوُا الظُّهْرَ، صَلَّى بِهِمُ الْحُسَیْنُ صَلَاةَ الْخَوْفِ، ثُمَّ اقْتَتَلُوا بَعْدَ الظُّهْرِ، فَاشْتَدَّ قِتَالُهُمْ

تاریخ طبری جلد: 4 صفحه 336

https://b2n.ir/893845

 

جمع بندی این قسمت: پس دانستیم با فرض قبول محتویات روایت، اگر آبی هم در صبح عاشورا وجود داشته و استفاده شده، به هیچ وجه دلالت بر عدم تشنگی سپاهیان سیدالشهداء علیه السلام "در هنگام شهادت" (ظهر و بعد از ظهر) ندارد، زیرا با وجود جنگ های پیاپی و بسیار طاقت فرسا، زخمی شدن، گرمای هوا و غیره، به مقادیر زیادی آب نیاز بوده و همان مقداری هم که بوده، ساعات اولیه روز عاشورا به مصرف رسیده است! ناگفته نماند؛ طبق همین گزارشات فقط سه نفر نوره کشیده اند ( امام (ع) ، بُرَیر بن حُصَین هَمْدانى و عَبدالرَحمن بن عَبدربّه اَنصاری ) __ فلذا آب چندانی لازم نبود...

 

قسمت دوم

در بخش اول پاسخگویی، دروغ ‌پردازی (یا ناآگاهی اسلام ستیزان) نسبت به وقایع تاریخی و درک از شرایط حقیقی روز عاشورا، [با فرض پذیرش گزارشِ نوره کشیدن] تنویر شد و ایراد مرتفع گردید. اینک کلیت قضیه را به صورت مستند زیر سوال میبریم. رد گزارش مذکور بدین شرح است:

با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی، به راحتی با تقویم های محاسبه گر متوجه شویم که ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری قمری چهارشنبه از ایام هفته بوده، و طبق روایات معتبر نوره کشیدن در این روز منع شده است! هیچ شکی هم وجود ندارد که ائمه اطهار علیهم السلام نسبت به احکام اسلامی از همه مردم آگاه تر و مجری دقیق قوانین اسلامی بوده اند.‌ به این اعتبار گزارش نقل شده توسط عده ای راویان درباره نوره کشیدن را باید جعلی و ساخته و پرداخته جاعلان حدیث بدانیم... حال مستندات این تحلیل را ملاحظه فرمایید:

 

اسکن از تقویم _ تاریخِ ۱۰ ماه محرم سال ۶۱ هجری قمری [ چهارشنبه ]

http://uupload.ir/files/xbpi_img_20200719_001944_441.jpg

 

لینک تقویم پیشرفته ی محاسبه گر

https://calendarhome.com/calculate/convert-a-date

 

روایات وارده پیرامون منع نوره کشیدن در روز چهارشنبه ؛

امام على علیه السلام فرمودند: در روز چهارشنبه، از حجامت کردن و نوره کشیدن خوددارى کنید؛ زیرا روز چهارشنبه، روزى است که پیوسته شوم است و دوزخ نیز در این روز آفریده شده است

 

متن عربی: ٢٦٦ ـ و قال الصادق علیه ‌السلام : « قال أمیرالمؤمنین علیه ‌السلام : ینبغی للرجل أن یتوقى النورة یوم الأربعاء فإنه یوم نحس مستمر، و یجوز النورة فی سائر الأیام ».

من لایحضره الفقیه جلد 1 صفحه 120

https://b2n.ir/189401

 

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: پنج چیز است که پیسى مى‌آورَد: نوره کشیدن در روز جمعه و چهارشنبه...

 

متن عربی: ۹ - حدثنا جعفر بن محمد بن مسرور رضی الله عنه قال: حدثنا الحسین بن محمد ابن عامر، عن عمه عبدالله بن عامر قال: حدثنا أبوعامر قال: حدثنا أبوأحمد محمد بن زیاد الأزدی عن أبان بن عثمان الأحمر، عن أبان بن تغلب، عن عکرمة، عن ابن عباس قال: قال رسول الله صلى الله علیه و آله: خمس خصال تورث البرص: النورة یوم الجمعة و یوم الأربعاء

نام کتاب: الخصال نویسنده: الشیخ الصدوق جلد: 1 صفحه: 270

https://b2n.ir/098208

جمع بندی اول : پس با نظر به روایات و تقویم، متوجه یک تعارض جدی بین نوره کشیدن در چهارشنبه و مصادف شدن ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری با این روز از ایام هفته میشویم ، و با توجه به اینکه امام هدایتگر و معصوم نسبت به احکام اسلام و توصیه های امیرالمومنین علی علیه السلام و خاتم النبیین حضرت محمد صلی الله علیه و آله آگاه تر بوده اند، روایت نوره کشیدن میبایست به دیوار کوبیده شود‌‌‌.‌..

 

جمع بندی دوم: شبهه مذکور به دو روش پاسخ داده شد و خواننده در انتخاب هر دو تقریر یا یکی از آنان، مختار است، اما احدی از مخالفین توان پاسخگویی علمی و رد هر دو جواب را نخواهد داشت...

 

قسمت سوم

مقدمه: تمام روایات جمع آوری شده، توسط اهل کفر و ضِلال، مربوط به شب و صبح عاشوراست! و در قسمت اول نشان دادیم، به هیچ وجه ارتباطی با تشنگی مولانا اباعبدالله الحسین (ع) و یاران باوفایشان رضوان الله علیهم در وقت شهادت (ظهر و بعد از ظهر عاشورا) ندارد! فلذا، ذکر تک تک این روایات الزام آور نیست و هر چه بیشتر اثبات خواهد شد؛ اسلام ستیزانی که این شبهه آبکی را مطرح کرده اند، در مرداب جهالت و شرارت غوطه وراند!

 

ادامه؛ در چند قسمت آینده به اسناد جمع آوری شده و ذکر قرائن تاریخی -  روایی تشنگی خواهیم پرداخت که به چهار دسته تقسیم میشوند؛

 

1 پیشگویی قبل از واقعه

2 اتفاقات حین واقعه

3 تصریحات بعد از واقعه

4 اشعار شعرای نامی

5  بررسی شبهات پراکنده

 

دسته شماره [1]

گزارش پیشگویی قبل از واقعه توسط سیدالانبیاء حضرت محمد صلی الله علیه و آله:

راوی نقل میکند؛ پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به حضرت فاطمه علیها السلام فرمود: «جبرئیل پیش من آمد و مرا به دو پسرى که تو خواهى داشت، مژده داد و بعد درباره یکى از آن دو، دلدارى ام داد و فهمیدم که او تشنه و در غربت، کشته مى شود» . پس حضرت فاطمه علیها السلام چنان گریست که صداى گریه اش بلند شد. آن گاه گفت: پدر جان ! چرا او را میکشند، در حالى که تو جدّ اویى و پدرش على علیه السلام است و من مادرش هستم؟ پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «دخترم ! بدان که بر روى آنها شمشیرى آشکار خواهد شد که غلاف نمى شود، جز به دست مهدى (ع) از فرزندان تو [که بر آنان چیره میشود

 

متن عربی: عن موسى بن إبراهیم المروزی عن موسى ـ لِفاطِمَةَ علیهاالسلام: أتانی جَبرَئیلُ فَبَشَّرَنی بِفَرخَینِ یَکونانِ لَکِ، ثُمَّ عُزّیتُ بِأَحَدِهِما، و عَرَفتُ أنَّهُ یُقتَلُ غَریبا #عطشانا. فَبَکَت فاطِمَةُ حَتّى عَلا بُکاؤُها، ثُمَّ قالَت: یا أبَه، لِمَ یَقتُلونَهُ وأنتَ جَدُّهُ، و أبوهُ عَلِیٌّ، وأنَا اُمُّهُ؟ قالَ: یا بُنَیَّةُ، لِطَلَبِهِمُ المُلکَ، أما إنَّهُ سَیَظهَرُ عَلَیهِم سَیفٌ لا یُغمَدُ إلّا عَلى یَدِ المَهدِیِّ مِن وُلدِک

 

نام کتاب : دلائل الإمامة : جلد: 1 صفحه: 102

https://b2n.ir/684525

 

گزارش پیشگویی قبل از واقعه توسط سیدالاوصیاء امیرالمومنین علی، علیه افضل صلوات المصلین:

راوی نقل میکند: در نبرد صفین، چون ابوایوب اعور سلمی آب را بر مردم بست، صدای مردم به العطش بلند شد. سپس امام (علیه‌السّلام) عده‌ای از اسب سواران را فرستاد تا آب را باز کنند ولی موفق نشدند. تا اینکه امام حسین (علیه ‌السّلام) با اذن پدر گرامیش رفت تا آب تهیه کند. هنگامی که خبر موفقیت امام حسین (علیه‌ السّلام) به امیرالمومنین (علیه ‌السّلام) رسید، آن حضرت گریست. چون علت گریستن حضرت را جویا شدند، ایشان فرمودند: به یاد آوردم که فرزندم حسین (علیه‌السّلام) در سرزمین کربلا عطشان کشته خواهد شد در حالی که اسبش می‌گریزد و صیحه می‌زند.

 

متن عربی؛ 23 ـ وروی فی بعض الکتب المعتبرة عن لوط بن یحیى ، عن عبدالله بن قیس قال : کنت مع من غزى مع أمیر المؤمنین فی صفین وقد أخذ أبوأیوب الاعور السلمی الماء وحرزه عن الناس فشکى المسلمون العطش فأرسل فوارس على کشفه فانحرفوا خائبین، فضاق صدره، فقال له ولده الحسین أمضی إلیه یا أبتاه؟ فقال : امض یا ولدی، فمضى مع فوارس فهزم أبا أیوب عن الماء، و بنى خیمته وحط فوارسه، وأتى إلى أبیه وأخبره.فبکى علی فقیل له : ما یبکیک یا أمیر المؤمنین؟ وهذا أول فتح ببرکة الحسین فقال : ذکرت أنه سیقتل عطشانا بطف کربلا ، حتى ینفر فرسه و یحمحم و یقول: « الظلیمة لامة قتلت ابن بنت نبیها».

نام کتاب : بحارالأنوار  جلد : 44 صفحه : 266

https://b2n.ir/557926

 

قسمت چهارم

دسته ی 2 _ اتفاقات حین واقعه 1

تشنگی حضرت علی اکبر علیه السلام، یکی از وقایع مهم روز عاشورا در اثبات به تشنه شهادت رسیدن شهدای کربلاست. ایشان با تشنگی به شهادت رسیدند، همانطور که سابقا عرض شد، از پیش از ظهر دیگر آبی برای نوشیدن وجود نداشت! گزارشات را بخوانیم؛

 

گزارش اول؛

حضرت ‌علی اکبر علیه السلام به سوى پدرشان بازگشت و در حالى که زخم هاى فراوانى به او زده بودند، گفت: اى پدر! تشنگى مرا کُشت و سنگینىِ آهن، تاب مرا بُرد. آیا آبى براى نوشیدن هست تا با آن در برابر دشمن، نیرو بیابم؟ حسین علیه السلام گریست و فرمود: «اى پسر عزیزم! بر محمّد و على و پدرت، سخت است که از آنان، چیزى بخواهى و آن را اجابت نکنند، و از آنان، یارى بخواهى و تو را یارى نکنند!

 

متن عربی: فَلَم یَزَل یُقاتِلُ حَتّى ضَجَّ أهلُ الکوفَةِ لِکَثرَةِ مَن قَتَلَ مِنهُم، حَتّى أنَّهُ رُوِیَ أنَّهُ عَلى عَطَشِهِ قَتَلَ مِئَةً وعِشرینَ رَجُلاً، ثُمَّ رَجَعَ إلى أبیهِ و قَد أصابَتهُ جِراحاتٌ کَثیرَةٌ، فَقالَ: یا أبَه! العَطَشُ قَد قَتَلَنی، و ثِقلُ الحَدیدِ قَد أجهَدَنی، فَهَل إلى شَربَةٍ مِن ماءٍ سَبیلٌ، أتَقَوّى بِها عَلَى الأَعداءِ؟ فَبَکَى الحُسَینُ علیه السلام و قالَ: یا بُنَیَّ! عَزَّ عَلى مُحَمَّدٍ و عَلى عَلِیٍّ و عَلى أبیکَ أن تَدعُوَهُم فَلا یُجیبونَکَ، و تَستَغیثَ بِهِم فَلا یُغیثونَکَ، یا بُنَیَّ! هاتِ لِسانَکَ، فَأَخَذَ لِسانَهُ فَمَصَّهُ، ودَفَعَ إلَیهِ خاتَمَهُ، وقالَ لَهُ: خُذ هذَا الخاتَمَ فی فیکَ، وَارجِع إلى قِتالِ عَدُوِّکَ، فَإِنّی أرجو أن لا تُمسِیَ حَتّى یَسقِیَکَ جَدُّکَ بِکَأسِهِ الأَوفى شَربَةً لا تَظمَأُ بَعدَها أبَداً.

مقتل خوارزمی جلد 2 صفحه 35

https://b2n.ir/988801

 

گزارش دوم:

حضرت على اکبر علیه السلام نیز چنین رَجَز میخواند: من على، پسر حسین بن على ام به خانه خدا سوگند که ما به پیامبر صلى الله علیه و آله، نزدیک تریم. آیا نمى بینید که چگونه از پدرم، حمایت میکنم ؟ آن گاه، ده تن از آنان را کُشت و سپس به نزد پدرش بازگشت و گفت: اى پدر! تشنه ام. حسین علیه السلام فرمود: «شکیبایى کن، پسر عزیزم! جدّت با کاسه اى پُر به تو مى نوشانَد».

 

متن عربی: هُوَ یَقولُ: أنَا عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ بنِ عَلِیّ نَحنُ وبَیتِ اللّه ِ أولى بِالنَّبِیّ أما تَرَونَ کَیفَ أحمی عَن أبی  فَقَتَلَ مِنهُم عَشَرَةً ثُمَّ رَجَعَ إلى أبیهِ، فَقالَ: یا أبَه العَطَشُ، فَقالَ الحُسَینُ علیه السلام: صَبراً یا بُنَیَّ، یَسقیکَ جَدُّک بِالکَأسِ الأَوفى

أمالی صدوق جلد 1 صفحه 226

https://b2n.ir/892528

 

گزارش سوم:

علی اکبر علیه السلام به نزد پدرش بازگشت و گفت: اى پدر! تشنگى، مرا کُشت و سنگینىِ آهن [ زره و کلاه خود و شمشیر ]، مرا به رنج افکنده است. آیا آبى براى نوشیدن، یافت میشود؟ حسین علیه السلام گریست و گفت: واى ! اى پسر عزیزم ! از کجا آب بیاورم؟ اندکى بجنگ که خیلى زود، جدّت محمّد (ص) را میبینى و او از جام لَبالَبش، شربتى به تو مینوشانَد که دیگر هرگز تشنه نشوى

متن عربی: فَتَقَدَّمَ نَحوَ القَومِ، فَقاتَلَ قِتالاً شَدیداً، و قَتَلَ جَمعاً کَثیراً، ثُمَّ رَجَعَ إلى أبیهِ و قالَ: یا أبَتِ! العَطَشُ قَد قَتَلَنی ، وثِقلُ الحَدیدِ قَد أجهَدَنی، فَهَل إلى شَربَةِ ماءٍ مِن سَبیلٍ؟ فَبَکَى الحُسَینُ علیه السلام وقالَ: واغَوثاه! یا بُنَیَّ مِن أینَ آتی بِالماءِ، قاتِل قَلیلاً، فَما أسرَعَ ما تَلقى جَدَّکَ مُحَمَّداً صلى الله علیه و آله ، فَیَسقیکَ بِکَأسِهِ الأَوفى شَربَةً لا تَظمَأُ بَعدَها. فَرَجَعَ إلى مَوقِفِ النِّزالِ، وقاتَلَ أعظَمَ القِتالِ

اللهوف جلد1 صفحه 138

https://b2n.ir/130176

نکته مهم؛ اگر اسلام ستیزی به روایت آب آوردن حضرت علی اکبر (ع) اشاره کرد، در جواب باید گفت؛ این گزارش هم مربوط به { شب عاشورا و پیش از نماز صبح است } و هیچ ارتباطی با تشنگی شهیدان والامقام کربلا (رض) هنگام ظهر و بعدش ندارد!

 

امام حسین علیه السلام در انتهای همان روایتهِ آب آوردن حضرت علی اکبر (ع)، میفرمایند: این آب آخرین توشه شماست! سپس نماز صبح میخوانند! (گزارشات فوق نیز، گویای همه چیز است)

متن عربی: قال لاصحابه: قوموا فاشربوا من الماء یکن آخر زادکم، و توضؤوا و اغتسلوا، و اغسلوا ثیابکم لتکون أکفانکم. ثم صلى بهم الفجر

امالی صدوق جلد1صفحه221

https://b2n.ir/982609

 

قسمت پنجم

دسته ی 2 _ اتفاقات حین واقعه 2

یکی از اسناد مهم پیرامون شبهه تشنگی در کربلا ، تشنه به شهادت رسیدن حضرت علی اصغر علیه الصلاه و السلام است و کاملا نشان میدهد که بعد از صبح دیگر آبی در خیمه و در دسترس اباعبدالله علیه السلام و یارانشان نبوده است، سند ماجرا را بخوانیم:

سبط بن جوزی حنفی، مورخ نامی اهل سنت در کتاب تذکره الخواص به نقل از هشام بن محمّد، مورخ و نسب شناس پرآوازه مینویسد:

وقتى حسین علیه السلام دید که آنها بر کُشتن او پافشارى مى کنند، قرآنى را گرفت و آن را باز کرد و بر سرش نهاد و ندا داد: «کتاب خدا و نیز جدّم محمّد، فرستاده خدا، میان من و شما [ داورى کند ]. اى مردم ! براى چه خونم را حلال مى شمرید ؟ ! ...» . همچنین حسین علیه السلام، به سوى یکى از کودکانش که از تشنگى مى گریست، رفت . او را بر سرِ دست گرفت و گفت: «اى قوم ! اگر بر من رحم نمى کنید، بر این کودک، رحم کنید». در این حال، مردى از آنان، تیرى به سوى او انداخت و ذبحش کرد . حسین علیه السلام مى گریست و مى گفت: «خدایا ! میان ما و گروهى که ما را دعوت کردند تا ما را یارى دهند، امّا ما را کُشتند، داورى کن». در این هنگام، از آسمان، ندایى رسید: «او را وا گذار ـ اى حسین، که او را در بهشت، شیر مى دهند»

 

متن عربی: عن هشام بن محمّد: لَمّا رَآهُمُ الحُسَینُ علیه السلام مُصِرّینَ عَلى قَتلِهِ، أخَذَ المُصحَفَ ونَشَرَهُ ، وجَعَلَهُ عَلى رَأسِهِ، ونادى: بَینی وبَینَکُم کِتابُ اللّه ِ ، وجَدّی مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله ، یا قَومِ! بِمَ تَستَحِلّونَ دَمی؟!... فَالتَفَتَ الحُسَینُ علیه السلام فَإِذا بِطِفلٍ لَهُ یَبکی عَطَشاً، فَأَخَذَهُ عَلى یَدِهِ، وقالَ: یا قَومِ ، إن لَم تَرحَمونی فَارحَموا هذَا الطِّفلَ، فَرَماهُ رَجُلٌ مِنهُم بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ، فَجَعَلَ الحُسَینُ علیه السلام یَبکی ویَقولُ: اللّهُمَّ احکُم بَینَنا وبَینَ قَومٍ دَعَونا لِیَنصُرونا فَقَتَلونا. فَنودِیَ مِنَ الهَوا: دَعهُ یا حُسَینُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرضِعاً فِی الجَنَّةِ

نام کتاب : تذکرة الخواص نویسنده: سبط بن الجوزی جلد 1 صفحه 227

https://b2n.ir/316685

 

قسمت ششم

دسته ی 2 _ اتفاقات حین واقعه3

بخشی از اسناد معتبر در رفع شبهه ی مذکور، گفتگوها و محاورات بین دو لشگر پیرامون مسئله عطش میباشد. دو نفر از یاران سیدالشهداء علیه السلام با لشگر دشمن سخن گفته و درخواست آب کرده اند! یکی از آن دو نفر، حر بن یزید ریاحی (رضوان الله علیه) بوده است، سند را بخوانیم؛

 

حر بن یزید به لشگریان عمر بن سعد فرمود:

شما حسین علیه السلام و همسران و کودکان و یارانش را از آب جارى فرات، محروم نموده اید؛ آبى که یهود و مجوس و مسیحى، از آن مى نوشند، و خوک و سگِ صحرا در آن مى غلتند!. آن گاه، ایشان از تشنگى، در حال جان کَنْدن هستند. چه بد رفتارى با فرزندان محمّد صلى الله علیه و آله داشتید ! خداوند ، شما را روز تشنگى ( قیامت ) سیراب نکند، اگر هم اکنون، توبه نکنید و از آنچه اکنون میکنید، دست نکِشید ! پیادگان لشکر ، به او حمله بُردند و به او تیراندازى کردند. حُر نیز آمد و پیشِ روى حسین علیه السلام ایستاد .

 

متن عربی: و حلأتموه و نساءه و أصیبیته و أَصْحَابه عن ماء الفرات الجاری الَّذِی یشربه الیهودی والمجوسی و النصرانی، و تمرغ فِیهِ خنازیر السواد و کلابه، و ها هم أولاء قَدْ صرعهم العطش، بئسما خلفتم مُحَمَّدا فِی ذریته! لا سقاکم اللَّه یوم الظمإ إن لم تتوبوا و تنزعوا عما أنتم عَلَیْهِ من یومکم هَذَا فِی ساعتکم هَذِهِ فحملت عَلَیْهِ رجالة

لَهُمْ ترمیه بالنبل، فأقبل حَتَّى وقف أمام الْحُسَیْن.

نام کتاب: تاریخ طبری نویسنده: ابن جریر طبری جلد: 5 صفحه: 428

https://b2n.ir/926595

نام کتاب: الکامل فی التاریخ نویسنده: ابن الأثیر، جلد : 4 صفحه : 65

https://b2n.ir/356307

نام کتاب: الإرشاد نویسنده : شیخ مفید جلد : 2 صفحه : 101

https://b2n.ir/742394

نام کتاب : اعلام الورى نویسنده : شیخ طبرسی جلد : 1 صفحه : 461

https://b2n.ir/510201

 

اگر دستگاهی بنام وقاحت سنج وجود داشت، اندازه گیری میزان وقاحت کسانیکه شبهه ی عدم تشنگی را ساخته اند حتی با آن دستگاه هم قابل اندازی نبود و نیست! ( اینهمه سند معتبر تاریخی در روز عاشورا را نادیده گرفته اند و به ذکر اسناد مربوط به شب و صبح عاشورا میپردازند... که در قسمت های قبل دقیقا جواب داده شد )

 

قسمت هفتم

دسته ی 2 _ اتفاقات حین واقعه 4

علاوه بر حر بن یزید ریاحی (رضوان الله علیه) ، شخص دیگری هم برای گفتگو پیرامون آب آشامیدنی به سمت لشگریان عمر بن سعد رفت، گزارش تاریخی را بخوانیم:

راوی نقل میکند: تشنگى بر حسین علیه السلام و یارانش چیره شد. مردى از یارانش به نام بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانى (رضوان الله علیه)، بر او وارد شد و گفت: اى فرزند پیامبر خدا ! آیا به من اجازه مى دهى تا به سوى آنان بروم و با ایشان، سخن بگویم ؟ امام علیه السلام، اجازه داد. او به سوى ایشان رفت و فرمود: «اى مردم! خداوند عزوجل، محمّد صلى الله علیه و آله را به حق، بشارت دهنده و بیم دهنده، دعوتگر به خدا با اجازه اش و چراغ فروزان [ راهش ] بر انگیخت؛ و این، آب فرات است که خوکان و سگان صحرا در آن مى روند؛ امّا میان آن و فرزند این پیامبر، جدایى انداخته اند. آنان گفتند: اى بُرَیر ! زیاد حرف زدى. بس است ! به خدا سوگند، حسین تشنگى خواهد کشید، همان گونه که پیشینیانِ او، تشنگى کشیدند ! حسین علیه السلام فرمود: «اى بُرَیر ! بنشین»

 

متن عربی؛ بَلَغ َالعَطَشُ مِنَ الحُسَینِ علیه السلام و أصحابِهِ، فَدَخَلَ عَلَیهِ رَجُلٌ مِن شیعَتِهِ یُقالُ لَهُ : بُرَیرُ بنُ خُضَیرٍ الهَمدانِیُّ  ـ قالَ إبراهیمُ بنُ عَبدِاللّه ِ راوِی الحَدیثِ: هُوَ خالُ أبی إسحاقَ الهَمدانِیِّ ـ فَقالَ: یَا بنَ رَسولِ اللّهِ، أتَأذَنُ لی فَأَخرُجَ إلَیهِم، فَاُکَلِّمَهُم ؟ فَأَذِنَ لَهُ، فَخَرَجَ إلَیهِم، فَقالَ: یا مَعشَرَ النّاسِ ! إنَّ اللّه َ عزوجل بَعَثَ مُحَمَّدا بِالحَقِّ بَشیرا ونَذیرا وداعِیا إلَى اللّه ِ بِإِذنِهِ و سِراجا مُنیرا، و هذا ماءُ الفُراتِ تَقَعُ فیهِ خَنازیرُ السَّوادِ و کِلابُها، وقَد حِیلَ بَینَهُ و بَینَ ابنِهِ ! فَقالوا: یا بُرَیرُ، قَد أکثَرتَ الکَلامَ فَاکفُف، فَوَاللّه ِ، لَیَعطَشُ الحُسَینُ کَما عَطِشَ مَن کانَ قَبلَهُ. فَقالَ الحُسَینُ علیه السلام: اُقعُد یا بُرَیرُ

نام کتاب : الأمالی نویسنده : شیخ صدوق  جلد : 1 صفحه : 222

https://b2n.ir/008994

نام کتاب: مقتل الحسین (ع) نویسنده : خوارزمی جلد 1 صفحه351

https://b2n.ir/670809

 

قسمت هشتم

دسته ی 2 _ اتفاقات حین واقعه5

یکی دیگر از اسناد پر اهمیت در اثبات تمام شدن و عدم دسترسی به منابع آبی در روزها و ساعات آخر ، ماجرای شهادت حضرت ابوالفضل العباس علیه الصلاه و السلام میباشد. قضیه مشهور است که ایشان در آخرین تلاش خود برای به دست آوردن آب به درجه رفیع شهادت نائل شدند. گزارشات را بخوانیم:

 

گزارش اول :

 امام حسین علیه السّلام به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام فرمود: مقداری آب از برای این کودکان طلب کن. پس عباس (ع) رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از این جنایت بر حذر داشت، ولی اثری نکرد. عباس (ع) به سوی امام حسین (ع) مراجعت کرد و آن حضرت را آگاه نمود. ناگاه شنید که کودکان فریاد می‌زنند: العطش! العطش! حضرت عباس علیه السّلام بر اسب خود سوار شد و نیزه و مشک را برداشت و به سوی فرات تاخت. تعداد چهار هزار نفر که موکل آب فرات بودند، آن بزرگ مرد را محاصره و تیرباران کردند، ولی او لشکر را شکافت و بنا بر آنچه که روایت شده، تعداد هشتاد نفر از دشمن را کشت تا بر سر آب رسید. وقتی خواست مشتی آب بیاشامد، به یاد تشنگی امام حسین علیه السّلام و اهل بیت آن حضرت افتاد و آب را ریخت. پس از این که مشک را پر از آب کرد و به دوش راست خود انداخت، متوجه خیمه‌ها گردید. دشمنان راه را بر آن حضرت بستند و او را از هر طرف محاصره کردند. حضرت عباس علیه السّلام با آنان کارزار کرد [ تا به شهادت رسیدند و آب به خیمه ها نرسید]

 

متن عربی؛ فقال الحسین علیه السلام فاطلب لهؤلاء الأطفال قلیلا من الماء فذهب العباس ووعظهم وحذرهم فلم ینفعهم فرجع إلى أخیه فأخبره فسمع الأطفال ینادون العطش العطش فرکب فرسه وأخذ رمحه والقربة وقصد نحو الفرات فأحاط به أربعة آلاف ممن کانوا موکلین بالفرات ورموه بالنبال فکشفهم وقتل منهم على ما روی ثمانین رجلا حتى دخل الماء. فلما أراد أن یشرب غرفة من الماء ذکر عطش الحسین وأهل بیته فرمى الماء وملأ القربة و حملها على کتفه الأیمن و توجه نحو الخیمة فقطعوا علیه الطریق و أحاطوا به من کل جانب فحاربهم [...]

نام کتاب : بحارالأنوار نویسنده : علامة مجلسی جلد : 45 صفحه : 41

https://b2n.ir/604563

.

گزارش دوم:

حضرت عباس علیه السّلام سقاء و قمر بنی هاشم و پرچمدار امام حسین علیه السّلام و بزرگ ترین برادران خود بود. وقتی عباس علیه السّلام رفت تا آب بیاورد، لشکر دشمن به آن بزرگوار حمله کردند و او نیز به آن گروه حمله ور شد.. [...] تا آنکه به شهادت رسید...

متن عربی: و کان عباس السقاء قمر بنی هاشم صاحب لواء الحسین و هو أکبر الاخوان مضى بطلب الماء فحملوا علیه [...] فقاتل حتى ضعف فکمن له الحکم بن الطفیل الطائی من وراء نخلة فضربه على شماله..

نام کتاب : المناقب نویسنده : ابن شهرآشوب جلد : 3 صفحه : 256

https://b2n.ir/993740

 

نکته مهم : اگر برخی از اسلام ستیزان به گزارشی آب آوردن حضرت عباس علیه السلام (منبع تاریخ طبری و غیره _ ماجرای گفتگو با عمرو بن حجاج) اشاره کنند، در جواب باید گفت؛ با عرض تاسف و رسوایی برای آنها؛ آب آوردن حضرت عباس (ع) هیچ ربطی به نبود آب در "ظهر عاشورا" ندارد! آن گزارش مد نظرشان مربوط به روز نهم محرم است! چنانچه طبری بعد از آن ماجرا، گزارش میکند که امام حسین علیه السلام به هنگام " شب " با لشگر دشمن مذاکره میکنند:

متن عربی: عن هانئ بن ثبیت الحضرمی- و َکَانَ قَدْ شهد قتل الْحُسَیْن، قَالَ: بعث الحسین (ع) إِلَى عُمَر بن سَعْد عَمْرو بن قرظة بن کعب الأنصاری: ان القنى اللیل بین عسکری و عسکرک.

نام کتاب : تاریخ طبری جلد 5 صفحه 413

https://bit.ly/39Sazij

 

جمع بندی فعلی: در پست های قبل به صورت مستند و مستدل این استدلال های ساده لوحانه ی ملحدین را رد، و اثبات گردید آخرین جیره آبی مربوط به صبح عاشورا بوده است و نبرد تا بعد از ظهر اماده و داشته ووو .. (قسمت های قبل مطالعه شود) گزارشات این نوشتار، (به شهادت رسیدن حضرت عباس علیه السلام در راه رساندن آب به خیمه ها) نیز گویای اتمام منابع آبیست !

 

قسمت نهم

دسته ی 2 _ اتفاقات حین واقعه 6

اسناد معتبر به صراحت از تشنگی سیدالشهداء علیه السلام خبر میدهد و تلاش هایی که برای نوشیدن آب کرده اند اما موفق نشدند بسیار غم انگیز است _ گزارشات را بخوانیم:

 

گزارش اول:

تذکرة الخواص ـ به نقل از هشام بن محمّد نقل میکند که حُصَین بن تَمیم، تیرى به سوى حسین علیه السلام انداخت که به لب هایش خورد و خون از آنها، سرازیر شد. حسین علیه السلام، در حالى که مى گریست، میگفت: «خدایا ! من از آنچه با من، برادرانم، فرزندانم و خاندانم میکنند، به تو شِکوه مى بَرَم».

سپس، تشنگى اش شدّت گرفت

 

متن عربی: رَماهُ [أیِ الحُسَینَ علیه السلام] حُصَینُ بنُ تَمیمٍ بِسَهمٍ فَوَقَعَ فی شَفَتَیهِ، فَجَعَلَ الدَّمُ یَسیلُ مِن شَفَتَیهِ ، وهُوَ یَبکی و یَقولُ : اللّهُمَّ إنّی أشکو إلَیکَ ما یُفعَلُ بی و بِإِخوَتی و وُلدی و أهلی، ثُمَّ اشتَدَّ بِهِ العَطَشُ

نام کتاب : تذکرة الخواص نویسنده : سبط بن جوزی جلد 1 صفحه 227

https://b2n.ir/301829

 

گزارشات متعدد کتب تاریخی:

تشنگى حسین علیه السلام، شدّت گرفت. نزدیک فرات شد تا آبى بیاشامد. حُصَین بن نُمَیر، تیرى به سوى ایشان انداخت که به دهانش اصابت کرد. حسین علیه السلام، خون را با دستش مى گرفت و به سوى آسمان، پرتاب مى کرد. سپس حمد و ثناى الهى را به جاى آورد و آن گاه گفت: «بار خدایا! از رفتارى که با پسرِ دختر پیامبرت میکنند، به تو شِکوه مى بَرم. بار خدایا! یکایکشان را به شمار آور و یکایکِ آنان را بکُش و هیچ یک از ایشان را باقى مگذار»

 

متن عربی: وَا شْتَدَّ عَطَشُ الْحُسَیْنِ فَدَنَا مِنَ الْفُرَاتِ لِیَشْرَبَ فَرَمَاهُ حُصَیْنُ بْنُ نُمَیْرٍ بِسَهْمٍ فَوَقَعَ فِی فَمِهِ فَجَعَلَ یَتَلَقَّى الدَّمَ بِیَدِهِ و َرَمَى بِهِ إِلَى السَّمَاءِ، ثُمَّ حَمِدَ

اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْکُو إِلَیْکَ مَا یُصْنَعُ بِابْنِ بِنْتِ نَبِیِّکَ! اللَّهُمَّ أَحْصِهِمْ عَدَدًا، و َاقْتُلْهُمْ بَدَدًا، و َلَا تُبْقِ مِنْهُمْ أَحَدًا!

نام کتاب: تاریخ طبری جلد: 5 صفحه: 449

https://b2n.ir/718310

نام کتاب: أنساب اشراف نویسنده: بلاذری جلد 3 صفحه 201

https://b2n.ir/210605

نام کتاب : الکامل فی التاریخ نویسنده: ابن الأثیر، جلد 3 صفحه181

https://b2n.ir/636544

نام کتاب : طبقات کبرى - الطبقة الخامسة نویسنده : ابن سعد  جلد 1 صفحه 472

https://b2n.ir/720081

 

اسلام ستیزان فریبکار، چطور صحبت از ذخایر آبی در ظهر عاشورا میکنند حال اینکه تمام اسناد گواهی به اتمام ذخایر آبی و تشدید محافظت از رودخانه میدهند !؟ اگر در ظهر عاشورا آب بود چرا امام حسین علیه السلام میبایست یک تنه به سمت فرات حرکت کنند ؟؟!!

 

قسمت دهم

دسته ی 2 _ اتفاقات حین واقعه 7

حضرت زینب سلام ‌الله ‌علیها نیز ـ هنگامی که اسرا را از کنار قتلگاه عبور می‌دادند ـ این چنین فریاد و ناله سر دادند؛

پدرم فدای آن کس که جانم فدای او باد. فدای آن کس که با دل پرغصه جان سپرد، فدای آن کس که با لب تشنه شهید شد، فدای آن کس که از محاسنش خون می‌ چکد

 

متن عربی: وکانت زینب تقول: وا محمداه صلى علیک ملیک السماء، هذا حسین مرمل بالدماء صریع بکربلاء، مقطع الاعضاء. مجزوز الرأس من القفا، مسلوب العمامة والردا، بأبی من معسکره نهبا، بأبی من فسطاطه مقطع بالعرا، بأبی من لا هو غائب فیرجى، ولا مریض فیداوى، أنا الفداء للمهموم حتى مضى، أنا الفداء للعطشان حتى قضى، انا الفداء لمن شیبته تقطر بالدما

نام کتاب: مناقب أمیرالمومنین نویسنده: محمد بن سلیمان جلد: 3 صفحه: 260

https://b2n.ir/353947

نام کتاب: المناقب نویسنده : ابن شهرآشوب جلد : 4 صفحه : 113

https://b2n.ir/840268

 

راوی نقل میکند: چگونه مى توان آرام گرفت ، حال آن که در میان اسیران ، زینب (س) دردمندانه فریاد بر مى آورد : اى جدّ ما، اى احمد! ... این، حسین (ع) است که با شمشیرها تکّه تکّه و شهید شده و با خون خود ، مو رنگ کرده است.... بى پوشش و بى کفن ، در میان بیابان، افتاده و زیر سُمِ اسبان ، سُمکوب شده است ... و فرزندان پاک تو ، گرداگرد او بر روى خاک ، کُشته و بریده سر و بى بالین اند. ... اى پدربزرگ مصیبت دیده و عزیزداده ام! مى بینمش و از دشوارى حادثه ، افتان و خیزان مى روم .... اى پدربزرگ! آب فرات را از آنان دریغ کردند و آنان تشنه کام کُشته شدند و از خون خود، سیراب گردیدند.

 

متن عربی: کَیفَ القَرارُ وفِی السَّبایا زَینَبٌ تَدعو شَجا ، یا جَدَّنا یا أَحمَدُ ... هذا حُسَینٌ بِالسُّیوفِ مُقَطَّعٌ مُتَخَضِّبٌ بِدِمائِهِ مُستَشهَدُ ... عارٍ بِلا کَفَنٍ صَریعٌ فِی الثَّرى تَحتَ الحَوافِرِ وَالسَّنابِکِ یُخضَدُ ... و َالطَّیِّبونَ بَنوکَ قَتلى حَولَهُ فَوقَ التُّرابِ ذَبائِحٌ لا تُلحَدُ ... یا جَدُّ مِن ثُکلی وطولِ مُصیبَتی فیما اُعایِنُهُ أقومُ وَأَقعُدُ ... یا جَدُّ قَد مُنِعوا الفُراتَ وقُتِّلوا عَطَشا فَکانَ مِنَ الدِّماءِ المَورِدُ...

نام کتاب: مقتل الحسین (ع) نویسنده: خوارزمی جلد: 2 صفحه: 151

https://b2n.ir/557866

 

قسمت یازدهم

دسته ی 3 _ اتفاقات بعد از واقعه1

اما بعد از واقعه کربلا هم ، ماجرای تشنگی شهرت دارد! از بزرگان اسناد معتبری به دستمان رسیده، میخوانیم؛

 

ابن عباس صحابی مشهور پیامبر (ص) خطاب به یزید میگوید:

سپاهیانت به دستور تو، در دشتى بر آنها تاختند و آنها در صحرا، در خون، غوطه ور شدند و عریان و تشنه کشته شدند و بى کفن و بى بالش ماندند. بادها بر تن آنان غبار مى پاشیدند و گرگ هاى بیابان بر جنازه هایشان عبور مى کردند، تا این که خداوند، قومى را که در ریختن خون آنان سهیم نبودند، بر انگیخت وآنان کفنشان کردند و دفنشان نمودند.

 

متن عربی: خُیُولُکَ بِأَمْرِکَ فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ مُرَمَّلِینَ بِالدِّمَاءِ، مَسْلُوبِین َبِالْعَرَاءِ، مَقْتُولِینَ بِالظِّمَاءِ، لَا مُکَفَّنِینَ و َلَامُوَسَّدِینَ، تَسْفِی عَلَیْهِمُ الرِّیَاحُ، و َیَنْشَى بِهِمْ عَرْجُ الْبِطَاحِ، حَتَّى أَتَاحَ اللَّهُ بِقَوْمٍ لَمْ یُشْرَکُوا فِی دِمَائِهِمْ کَفَّنُوهُمْ وَ أَجَنُّوهُمْ، وَبِ ی وَ بِهِمْ لَوْ عَزَزْتَ وَ جَلَسْتَ مَجْلِسَکَ الَّذِی جَلَسْتَ

نام کتاب: الکامل فی التاریخ نویسنده: ابن الأثیر، جلد 3 صفحه 224

https://bit.ly/2DKSruJ

 

خالد بن غفران از تابعین:

وقتى راسِ حسین بن على علیه السلام در شام آویخته شد، خالد بن غُفران ـ که از بزرگانِ تابعیان بود ـ خود را از دوستانش پنهان کرد و یک ماهى گشتند تا او را یافتند. از علّت گوشه گیرى اش پرسیدند. گفت: آیا ندیدید که چه بر سر ما آمد؟! آن گاه، چنین سرود [ که در زیر مى آوریم ]: و ابوعبداللّه فَراوى نیز به ما خبر داد که ابوعثمان صابونى، براى ما روایت کرد که: حاکم ابوعبداللّه حافظ، در مجلس استاد ابومنصور حشاذى، نشست و در باره کشته شدن حسین بن على علیه السلام برایم خواند: اى پسر دختر محمّد! سرت را آوردند در حالى که به خون، آغشته و رنگین شده بود. و گویى با [کشتن] تو ـ اى پسر دختر محمّد ـ آشکارا و به عمد، پیامبرى را کُشتند. تو را لب تشنه، کُشتند و در کُشتنت قرآن را و تفسیر آن را در نظر نگرفتند. تکبیر سر دادند که تو را کشته اند و قطعا با کشتن تو، تکبیر و تهلیل را سر بُریدند. شعر این دو روایت، یکى است.

 

متن عربی: أن رأس الحسین بن علی لما صلب بالشام أخفى خالد ابن غفران - و هو من أفاضل التابعین- شخصه عن أصحابه، فطلبوه شهرا حتى وجدوه، فسألوه عن عزلته فقال: أما ترون ما نزل بنا؟ ثم أنشأ یقول. أخبرنا (هـ) أبوعبدالله الفراوی أخبرنا أبوعثمان الصابونی قال: أنشدنی الحاکم أبوعبدالله الحافظ فی مجلس الأستاذ أبی منصور الحشادی على حجرته (کذا) فی قتل الحسین: جاؤا برأسک یا ابن بنت محمد ... متزملا بدمائه تزمیلا و کأنما بک یا ابن بنت محمد ... قتلوا جهارا عامدین رسولا

قتلوک عطشانا و لم یترقبوا ... فی قتلک التنزیل و التأویلا و یکبرون بأن قتلت و إنما ... قتلوا بک التکبیر والتهلیلا

نام کتاب : تاریخ دمشق نویسنده : ابن عساکر، جلد : 16 صفحه : 180

https://bit.ly/3eqx3re

 

دعبل خزاعی (متوفی ۲۴۵ هجری) میگوید؛

مصیبت جانکاهِ آنها را در نبرد طَف، هرگز فراموش مکن که این خیانت بزرگ، از بزرگ ترین حوادث روزگار است... خدا پیکرهایى را که در کربلا هستند هماره، از بارش فراوان بارانِ رحمت، سیراب کند .. و بر روح حسین علیه السلام و پیکر به خون تپیده اش در کنار دو رودِ بیابان، درود و سلام بفرستد! ... کشته اى است بى جُرم که براى یارى خواستن، تک و تنها ، فریاد مى دارد: کجایند؟ کجایند یاریگرانِ من؟ ... آیا [اینها را] فراموش مى کنم و این رودخانه را که در کنارش، آن تشنه کام و کشته و مظلوم و بى خونخواه، آرمیده است؟! .. به ابن سعد ـ که خداوند، او را از سعادت، دور کند ـ بگو: تو، به زودى، لعنت ها و عذاب آتش  را خواهى دید.

 

متن عربی: و لا تَنسَ فی یَومِ الطُّفوفِ مُصابَهُم بِداهِیَةٍ مِن أعظَمِ النَّکَباتِ ... سَقَى اللّه ُ أجداثا عَلى طَفِّ کَربَلا مَرابِعَ أمطارٍ مِنَ المُزُناتِ ... وصَلِّ عَلى روحِ الحُسَینِ و جِسمِهِ طَریحا عَلَى النَّهرَینِ بِالفَلَواتِ ... قَتیلاً بِلا جُرمٍ یُنادی لِنَصرِهِ فَریدا وَحیدا أینَ أینَ حُماتی ... أأنسى و هذا النَّهرُ یَطفَحُ ظامِئا قَتیلاً و مَظلوما بِغَیرِ تِراتِ ... فَقُل لابنِ سَعدٍ: أبعَدَاللّه ُ سَعدَهُ سَتَلقى عَذابَ النّارِ و َاللَّعَناتِ

نام کتاب: مقتل الحسین (ع) نویسنده: خوارزمی جلد: 2 صفحه: 150

https://b2n.ir/709776

 

قسمت دوازدهم

دسته ی 3 _ اتفاقات بعد از واقعه 2

 

اسناد معتبر و مستفیضی از ائمه اطهار علیهم السلام ، در تایید تشنگی اباعبدالله (ع) به دست ما رسیده که هیچ اسلام ستیزی نمیتواند آنرا مخدوش کند. این مدارک قرینه ی محکمی در تایید آن قضیه مشهور و قطعی تاریخیست. اسناد را بخوانیم:

راوی میگوید: امام سجاد (ع) بر پدرشان امام حسین (ع)، به مدّت چهل سال گریست، در حالى که روزها را روزه میگرفت و شب ها را زنده مى داشت. هر گاه افطارى اش آماده میشد و غلامش غذا و آب ایشان را مى آورد و در برابرش مینهاد و مى گفت: مولاى من بفرما، مى فرمود: فرزند پیامبر خدا (ص)، گرسنه کشته شد ! پسر پیامبر خدا (ص)، تشنه به شهادت رسید..!

متن عربی: زَینَ العابِدینَ علیه السلام ... فَیَقولُ : قُتِلَ ابنُ رَسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله جائِعا ، قُتِلَ ابنُ رَسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله عَطشانا ، فَلا یَزالُ یُکَرِّرُ ذلِکَ ویَبکی حَتّى یُبَلَّ طَعامُهُ مِن دُموعِهِ ، ویَمتَزِجَ شَرابُهُ مِنها ، فَلَم یَزَل کَذلِکَ حَتّى لَحِقَ بِاللّه ِ عَزَّ وجَلَّ

نام کتاب: اللهوف نویسنده: سید بن طاووس جلد: 1 صفحه: 121

https://b2n.ir/119907

 

محمّد بن مسلم (رض)، از امام باقر علیه السلام نقل کرد که فرمود: حسین (ع)ِ کربلا، به ستم و رنج و با لب تشنه ، به شهادت رسید.

متن عربی: عن أبی جعفر علیه ‌السلام قال: إنّ الحسین صاحب کربلاء قُتل مظلوماً مَکروباً عَطشاناً لَهفاناً

نام کتاب : کامل الزیارات نویسنده : ابن قولویه جلد 1 صفحه 184

https://b2n.ir/837537

 

علی ابن حکم مرفوعا از امام صادق علیه (ع) نقل میکند که فرمود: حسین (ع)، دل شکسته و اندوهگین، پریشان و غبار آلوده و گرسنه و تشنه، به شهادت رسید.

متن عربی: قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (ع) ... فَإِنَّ الْحُسَیْنَ (ع) قُتِلَ وَ هُوَ کَئِیبٌ حَزِینٌ شَعِثٌ مُغْبَرٌّ جَائِعٌ عَطْشَانُ

نام کتاب: ثواب الأعمال نویسنده: شیخ صدوق جلد 1 صفحه 89

https://b2n.ir/675791

 

عبدالله بن کاهلی از امام صادق (ع) نقل میکند که فرمود: همانا حسین (ع) و خاندان و یارانش، مظلومانه و به ستم و تشنه، شهید شدند

متن عربی: عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ .... إِنَّ الْحُسَیْنَ (ع) قُتِلَ مَظْلُوماً مُضْطَهَداً نَفْسُهُ عَطْشَاناً هُو َوَ أَهْلُ بَیْتِهِ وَ أَصْحَابُهُ

نام کتاب: کامل الزیارات نویسنده: ابن قولویه جلد 1 صفحه 153

https://b2n.ir/446260

 

به نقل از داوود رِقّى : در محضر امام صادق (ع) بودم که آب طلبید. وقتى از آن نوشید، اشک ریخت و چشمانش اشکبار شد. آن گاه به من فرمود: «اى داوود ! خدا لعنت کند کُشنده حسین را ! هیچ کس نیست که آب بنوشد و از حسین علیه السلام و خاندانش یاد کند و کُشنده اش را لعن کند، مگر این که خداوند، برایش یک صد هزار حسنه مینویسد و یک صد هزار گناه را از او مى زُداید و یکصد هزار درجه به او میدهد و گویى که یکصد هزار برده، آزاد کرده است.

متن عربی: عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ (ع) إِذَا اسْتَسْقَى الْمَاءَ فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَیْتُهُ قَدِ اسْتَعْبَرَ وَ اغْرَوْرَقَتْ عَیْنَاهُ بِدُمُوعِهِ ثُمَّ قَالَ لِی یَا دَاوُدُ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَ الْحُسَیْنِ (ع) فَمَا مِنْ عَبْدٍ شَرِبَ الْمَاءَ فَذَکَرَ الْحُسَیْنَ (ع) وَ لَعَنَ قَاتِلَهُ إِلَّا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ حَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَیِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ کَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِنَسَمَةٍ...

نام کتاب: کافی نویسنده: شیخ کلینی جلد 6 صفحه 391

https://b2n.ir/034045

 

کرام بن عمرو از امام صادق (ع) نقل کرد که خطاب به وی فرمود: ‌ای کرام! هر گاه اراده نمودی قبر حضرت حسین بن علی (ع) را زیارت کنی پس آن حضرت را با حالی غمگین و ناراحت، و ژولیده و گرفته زیارت نما، زیرا او کشته شد در حالی که غمگین و ناراحت و ژولیده و گرفته و گرسنه و تشنه بودند!

 

متن عربی: عن کِرام بن عَمرو « قال: قال أبوعبدالله علیه ‌السلام : الکرام! إذا أردت أنتَ قبر الحسین علیه ‌السلام فزُرْه و أنت کئیبٌ حزین، شُعْث غُبر، فإنَّ الحسین علیه‌السلام قُتل وهو کئیبٌ حَزینٌ شُعثٌ، غُبْرٌ جائعٌ عَطْشانٌ

نام کتاب : کامل الزیارات نویسنده : ابن قولویه جلد 1 صفحه 142

https://bit.ly/2E7sohC

 

قسمت سیزدهم

دسته ی 4 _ اشعار شعرای نامی

 

 شعرای زیادی از ابتدای قرون اسلامی تاکنون، تصریح به تشنگی سیدالشهداء علیه السلام کرده اند، که اثر برخی از آنان که توسط استاد محمدی ری شهری (اعلی الله مقامه) جمع آوری شده را ارسال میکنیم:

 

عبدالله برقی (متوفی 245) میگوید:

جانم فداى چشمان فرو رفته اى ... که نگاهى در پىِ نگاهى، به آب داشتند! جانم فداى لب هاى خشک از تشنه کامى ... که از فرات ، قطره اى ننوشیدند!

متن عربی: بِنَفسی شِفاهٌ ذابِلاتٌ مِنَ الظَّما ولَم تُروَ مِن ماءِ الفُراتِ بِقَطرَةِ  بِنَفسی عُیونٌ غائِراتٌ شَواخِصٌ إلَى الماءِ مِنها نَظرَةٌ بَعدَ نَظرَةِ

مقتل الحسین (ع) نویسنده؛ خوارزمی جلد 2 صفحه: 156

https://b2n.ir/074613

 

ناصر خسرو (م 481 ق)

لعنت کنم بر آن بت، کو کرد و شیعت او حلق حسین تشنه ، در خون ، خضاب و رنگین ... پیش تو اند حاضر ، اهل جفا و لعنت لعنت چرا فرستى ، خیره به چین و ماچین؟

دانشنامه امام حسین (ع) نویسنده : محمدی ری ‌شهری، جلد 10 صفحه 324

http://lib.eshia.ir/27254/10/324

 

عطار نیشابورى(م 618 ق)

صد هزاران جان پاک انبیا صفت زده بینم به خاک کربلا در تَموز کربلا، تشنه جگر سر بریدندش! چه باشد زین بَتَر؟ با جگر گوشه ى پیمبر، این کنند و آن گهى دعوىّ داد و دین کنند!

دانشنامه امام حسین (ع) نویسنده : محمدی ری‌ شهری، جلد 10 صفحه 327

http://lib.eshia.ir/27254/10/327

 

سلمان ساوَجى (م 778 ق)

خاک، خون آغشته لب تشنگان کربلاست آخر ـ اى چشم بلابین ـ جوى خونبارت کجاست؟ .. جز به چشم و چهره مَسپُر خاک این در ، کان همه نرگس چشم و گلِ رخسار آل مصطفاست.. اى دلِ بى صبر من ! آرام گیر این جا ، دَمى کاندر این جا منزلِ آرامِ جان مرتضاست

 دانشنامه امام حسین (ع) نویسنده : محمدی ری‌ شهری، جلد 10 صفحه 332

http://lib.eshia.ir/27254/10/332

 

محمّد بن حسام خَوسَفى (م 875 ق)

طراز طرّه مُشکین عنبرافشانش خضاب کرد به خون، خصم بى وفاى حسین .. ز حلق تشنه او رُسته لاله سیراب ز خون که موج زد از جانب قفاى حسین .. قَدَر ، چو واقعه کربلا مشاهده کرد ز چشم چشمه خون راند بر قضاى حسین ..

دانشنامه امام حسین (ع) نویسنده : محمدی ری ‌شهری، جلد 10 صفحه 335

http://lib.eshia.ir/27254/10/335

 

اهلى شیرازى (م 942 ق)

ماه محرّم است و شد، دجله روان ز چشم ما بهر حسین تشنه لب ، شاه شهید کربلا .. با شهداى کربلا، لاف وفا هر آن که زد گر نه شهیدِ گریه شد، مدّعى است و بى وفا .. بس که ز آتش جگر، گریه گرم مى کنم مردمک دو دیده ام، سوخته شد در این عزا.

دانشنامه امام حسین (ع) نویسنده : محمدی ری ‌شهری، جلد 10 صفحه 338

http://lib.eshia.ir/27254/10/338

 

صائب تبریزى (م 1081 ق)

چون آسمان کند کمر کینه استوار کشتىّ نوح بشکند از موجه بِحار .. لعل حسین را ، کند از مِهر، خشک لب! تیغ یزید را ، کند از کینه آبدار! .. در چاه ، سرنگون فکند ماه مصر را یعقوب را ، سفید کند چشم انتظار .. چون برگ کاه در نظر عقل شد سبک هر کس که پشت داد به دیوار روزگار .. خون شفق ز پنجه خورشید مى چکد از بس گلوى تشنه لبان را دهد فشار .. پور ابو تراب و جگر گوشه رسول طفلى که بود گیسوى پغیمبرش مهار

دانشنامه امام حسین (ع) نویسنده : محمدی ری‌ شهری، جلد 10 صفحه 348

http://lib.eshia.ir/27254/10/348

 

حزین لاهیجى (م 1181 ق)

ساکن نمى شود نفس ناتوان من زین دِشنه ها که بر لب خاموش مى زند .. گویا به یاد تشنه لب کربلا، حسین توفان شیونى ز لبم جوش مى زند .. تنها نه من ، که بر لب جبریل، نوحه هاست گویا عزاى شاه شهیدان کربلاست!

دانشنامه امام حسین (ع) نویسنده : محمدی ری‌شهری، جلد 10 صفحه 353

http://lib.eshia.ir/27254/10/353

 

لطفعلى بیک بیگدِلى (آذر) (1195 ق)

اى واى از آن زمان که خورد آب، حسن! فریاد از آن دم که نخورد آب، حسین!

دانشنامه امام حسین (ع) نویسنده : محمدی ری‌شهری، جلد 10 صفحه 354

http://lib.eshia.ir/27254/10/354

 

قسمت چهاردهم

دسته ی 5 _ بررسی شبهات پراکنده 1

اگر اسلام ستیزی به این روایت مستمسک شود {{ زمانی که آب بر حسین منع شد، حسین کلنگی برداشت و پشت خیام زنان به فاصله نه گام به طرف جنوب زمین را کند آبی گوارا بیرون آمد و حسین و همراهان همه آب آشامیدند و مشک ها را پر کردند منبع: مناقب ابن شهرآشوب جلد ۴ صفحه ۵۰ }}

در جواب میگوییم: علاوه بر اینکه در قسمت های قبل قرائن متعددی را برای اثبات تشنگی ارائه کردیم، و آنها ملزم به واکنش به تک تک گزاره ها هستند، این شبهه ساده لوحانه را هم جداگانه پودر خواهیم کرد..

 

روش اول (تضاد گزارشات) : اگر فریبکاران این گزارش را صحیح میدانند با عرض تاسف، در کنار روایات دیگری که در مزبله های خود، در این زمینه ارسال کرده اند، شدیدا گرفتار میشوند! _ ما از آنها می‌پرسیم چگونه ممکن است: با کندن چاه در اردوگاه خود به آب رسیده باشند؛ ولی چندین بار تلاش کنند برای رسیدن و برداشتن آب به رودخانه فرات که توسط 500 سرباز غرق در سلاح محافظت میشد جانشان و به خطر میوفتاد حمله ور شوند !؟

ابوحنیفه دینوری مینویسد: عمر بن سعد به عمرو بن حَجّاج، فرمان داد تا با پانصد سوار برود و بر شریعه فرات، فرود آید و میان حسین علیه السلام و یارانش و آب، مانع شود!

 

اخبار الطوال جلد 1 صفحه 255

https://b2n.ir/272306

 

خودشان استدلال کرده بودند؛ که حضرت عباس و حضرت علی اکبر (علیها السلام) به محافظین حمله کرده اند و آب آورده اند !!! (شبهاتش را قسمت های قبل پاسخ دادیم)

 اگر چاه کنده اند و به آب رسیده اند این کارها چه لزومی داشت ؟! وقتی سازنده شبهه سواد تاریخی نداشته و جهل غوطه ور باشد، این چنین رسوا میشود ____ پس بدین اعتبار گزارش مذکور اساس و اصالتی ندارد ...

 

روش دوم : (قبول خبر و تحلیل): اگر این گزارش را صحیح بدانیم در ادامه اش نوشته شده است که بعد از این اتفاق فشارها برای تحریم آب بیشتر شد و هیچ کس نمیتوانسته اقدام به کندن چاه بکند و آن چاه هم ناپدید شد و دیگر کسی آنرا ندید!

 

گزارش تاریخی:

خوارزمی مینویسد: عبیداللّه به عمر بن سعد نوشت: به من خبر رسیده که حسین، چاه حفر میکند و به آب میرسد و او و یارانش، آب مینوشند. بنگر که چون نامه ام به تو رسید، تا آن جا که میتوانى، از حفر چاه به وسیله آنان، جلوگیرى کن و بر آنان، سخت بگیر و مگذار که قطره اى آب بنوشند... عمر بن سعد نیز تا آن جا که مى شد، بر آنان، سخت گرفت.

 

متن عربی: و بَلَغَ ذلِکَ عُبَیدَاللّه ، فَکَتَبَ إلى عُمَرَ بنِ سَعدٍ: بَلَغَنی أنَّ الحُسَینَ یَحفِرُ الآبارَ، و یُصیبُ الماءَ، فَیَشرَبُ هُوَ وأصحابُهُ، فَانظُر إذا وَرَدَ عَلَیکَ کِتابی فَامنَعهُم مِن حَفرِ الآبارِ مَا استَطَعتَ، و ضَیِّق عَلَیهِم، و لا تَدَعهُم أن یَذوقوا مِنَ الماءِ قَطرَةً ... فَضَیَّقَ عَلَیهِمُ ابنُ سَعدٍ غایَةَ التَّضییق

نام کتاب: مقتل الحسین (ع) خوارزمی جلد 1 صفحه 346

https://b2n.ir/360947

نام کتاب: بحارالأنوار جلد 44 صفحه 388

https://b2n.ir/681571

 

متن عربی محو شدن چاه در مقتل الحسین (ع) :

(( ثم غارت العین فلم یر لها أثر))

یک نمونه تاریخی را هم ملاحظه فرمایید که در وقت افزایش سختگیری ها چه اتفاقاتی میوفتاد و امکان هیچ کار اضافه ای باقی نماند:

 

گزارش تاریخی:

خوارزمی مینویسد: سعید بن عبداللّه حنفى، وقت نماز جلوى حسین علیه السلام ایستاد و خود را هدف تیرهایى که پرتاب مى کردند، قرار داد و هر چه حسین علیه السلام به چپ و راست مى رفت، او هم جلوى حسین علیه السلام مى ایستاد تا آن که بر اثر تیرهایى که خورده بود، به زمین افتاد!

متن عربی: و روی أنّ سعید بن عبداللّه الحنفی تقدّم أمام الحسین علیه السّلام، فاستهدف له یرمونه بالنبل، فما أخذ الحسین علیه السّلام یمینا و شمالا إلاّ قام بین یدیه، فما زال یرمى حتى سقط إلى الأرض

نام کتاب: مقتل الحسین (ع) خوارزمی جلد 2 صفحه 21

https://b2n.ir/157533

 

جمع بندی: در گزارش آمده که آن چاه بعد از استفاده ناپدید شد و دیدبان ها دیگر هیچ چاهی را ندیدند و نگذاشتند اقدامی صورت بگیرد، حتی نماز خواندن هم میسر نبود! چه برسد به اینکه بعد از افزایش فشارها بتوانند چاهی بکنند. تضاد هم بحث جدی ای هست اگر آب بود چرا به فرات میزدند؟! در ضمن آخرین وعده آبی مربوط به قبل از نماز صبح عاشورا بوده! تا بعد از ظهر که جنگ ادامه داشت. بی آبی قطعی و مسلم تاریخیست!

 

 

قسمت پانزدهم

[ دسته ی 5 _ بررسی شبهات پراکنده 2 ]

یکی از سایت های فریبکار میگوید: (( آیت ‌الله مرتضی مطهری از محققین بزرگ و از تئوریسینهاى شیعه نوین در اعترافی بزرگ می‌گوید: تواریخ معتبر این قضیه را نقل کرده‌اند که در شب عاشورا امام، اصحاب خودش را در خیمه‌ای «عند قرب الماء» جمع کرد. معلوم می‌شود خیمه ‌ای بوده ‌است که آن را به مشک ‌های آب اختصاص داده بودند و از همان روزهای اول آب‌ ها را در آن خیمه جمع می‌کردند. ( منبع: کتاب حماسه ‌حسینی، جلد یک صفحه ۷۳) طبق این اعتراف بزرگ آخوند مطهری، نزد امام حسین بن علی و یارانش مشک ‌های آب فراوان وجود داشته و به حدی زیاد بوده که خیمه‌هایی را براى نگهدارى آنها اختصاص داده‌ بودند. این مطلب را کسى میگوید که خودش یک عمر در کتب تاریخى و روایى شیعه تحقیق و تفحص کرده و از متولیان این مذهب میباشد.))

پاسخ: نادانی نویسنده معیوبه این مطلب نسبت به تاریخ و صحبت های استاد مطهری رحمه الله، ما را شگفت زده کرد! شبهه تراش فریبکار در بوق و کرنا کرده که های مردم! اعتراف بزرگ بشتابید بشتابید !! در صورتیکه استاد مطهری (ره) و هیچیک از علمای کوچک و بزرگ ما، منکر این مسلم تاریخ نشده اند و فقط اشاره به وجود آب در شب قبل از عاشورا کرده اند! (و لعنه الله علی الکذابین)

که قبلا مفصلا جواب دادیم میتونید رجوع فرمایید/ اما به صورت تیتروار:

1. صبح عاشورا تمام ذخایر آبی بین لشگر و همراهان تقسیم و تمام شد:

سند: امام حسین علیه السلام عاشورا فرمود؛ این آب آخرین توشه شماست! سپس نماز صبح میخوانند! 

متن عربی: قال لاصحابه: قوموا فاشربوا من الماء یکن آخر زادکم، و توضؤوا و اغتسلوا، و اغسلوا ثیابکم لتکون أکفانکم. ثم صلى بهم الفجر

 امالی صدوق جلد 1صفحه221

 https://b2n.ir/982609

 

2. نبرد های پی در پی و سخت تا بعد از ظهر ادامه داشت، همه میدانند که اگر انسان، صبح ده لیتر هم آب بنوشد، پس از مدتی فعالیت سنگین دوباره تشنه و بی رمق میشود! حال ببینید جنگ با لشگریان یزید، در آن هوای گرم تا عصر چگونه بوده! 

اسناد:

ابوحنیفه دینوری مینویسد: چون روز، به نیمه رسید و هوا به شدت گرم شد و ایام گرما بود... متن عربی؛ فلما انتصف النهار، و اشتد الحر، و کان ذلک فی القیظ تراءت لهم 

اخبار الطوال جلد 1 صفحه 248

https://b2n.ir/720530

 

ابن اثیر مینویسد: لشگریان عمر بن سعد، تا فرا رسیدن ظهر، با حسین علیه السلام و یارانش جنگیدند؛ شدیدترین جنگى که خدا آفریده بود. #متن_عربی: و قاتَلوهُم أیِ الحُسَینَ علیه السلام و أصحابَهُ حَتَّى انتَصَفَ النَّهارُ، أشَدَّ قِتالٍ خَلَقَهُ اللّه و أخَذوا لا یَقدِرونَ عَلى أن یَأتوهم إلّا مِن وَجهٍ واحِدٍ

الکامل فی تاریخ جلد 3 صفحه 175

https://b2n.ir/062481

 

طبری مینویسد: سپس، نماز ظهر را خواندند. حسین علیه السلام با ایشان، نماز خوف گزارد و آن گاه بعد از ظهر دوباره جنگیدند و جنگ، بالا گرفت. 
متن عربی: ثُمَّ صَلَّوُا الظُّهْرَ، صَلَّى بِهِمُ الْحُسَیْنُ صَلَاةَ الْخَوْفِ، ثُمَّ اقْتَتَلُوا بَعْدَ الظُّهْرِ، فَاشْتَدَّ قِتَالُهُمْ

 تاریخ طبری جلد 4 صفحه 336

https://b2n.ir/893845

 

پس از صبح تا بعد از ظهر عاشورا بدون آب جنگیده اند 

3. خود مرحوم مطهری دها بار به روایات تشنگی استناد کرده اند که برخی را ذکر میکنیم:

سند: اشاره به شعر شاعری هم عصر ائمه علیهم السلام که میگوید: اگر روزی شما را از آب منع کردند و اگر حسین را با لب تشنه شهید کردند، این شیعیان و دوستان دائما اشک‌ خودشان را نثار شما می‌کنند!

نام کتاب: سیری در سیره نبوی جلد 1 صفحه 174

https://b2n.ir/359375

 

ایشان به صحبت های دختر امام حسین علیه السلام استناد میکنند: 

دختر امام (ع) بحالت نوحه ‌سرایی، اسب را مخاطب قرار داد که : یا جواد ابی هل سقی‌ ابیام قتل عطشانا ؟ ای اسب پدرم ! پدر من وقتی که رفت تشنه بود آیا او را سیراب کردند یا با لب تشنه شهید کردند ؟ این در چه وقت بود ؟ در وقتی بود که اباعبدالله (ع) از روی اسب به روی زمین افتاده بود.

نام کتاب: حماسه حسینی جلد 1 صفحه 88

https://b2n.ir/443839

 

اشاره استاد به تصریح حضرت زینب (س) به تشنگی امام وقت شهادت:

نام کتاب: مجموعه آثار جلد 22 صفحه 303

https://b2n.ir/805569

 

تهمت و فریبکاری اسلام ستیزان ثابت و آشکار است، حال بیایند جواب بدهند اگر توان و جراتش را دارند 

.

.

.

#ادامه_دارد...

 

 

کارگروه پژوهشی دروغ ها و خرافات ملحدین

@Zandiq_IQ7

http://antizandiq.blog.ir‌