رد شبهات تاریخی

بخش اول

سوال _ شبهه: علت حمله و توقیف برخی از کاروان های مشرکین توسط سپاهیان پیامبر (ص) در صدر اسلام چه بود ؟

 

 

 

پاسخ: معاندین و اهل کفر وانمود میکنند ، پیامبر فاتح اسلام (ص) دستور حمله به هر کاروانی را میداده اند و با تقطیع قضایای قبل از ماجرای کاروان ها ، اتهامات بی پایه و اساسی را به آقا رسول الله (ص) وارد میسازند ! اما این شبهه پوشالی به خط پایان خودش رسیده است...

 

 

 

 

 

 

به سراغ مدارک تاریخی میرویم و ماجرا را علمی و منطقی بررسی مینمائیم:

 

الاول: پیامبر (ص) و یارانشان در مدت زمانیکه در مکه حضور داشتند به شدت مورد آزار و اذیت و شکنجه مشرکین قرار گرفتند و در حقشان ‌ظلم بسیار شد !

 

 

گزارش مورخ:

 آنگاه آنان با مسلمانان و یاران رسول الله (ص) که از او پیروی میکردند دشمنی کردند و هر قبیله ای به سراغ آن دسته از مسلمانان رفتند که از افراد آنان بودند و مستضعفان را زندانی میکردند و با زدن و گرسنه و تشنه نگاه داشتن شکنجه میدادند و آنان را بر سنگریزه های داغ مکه آنهم در گرم ترین زمان میخواباندند تا آنان را در دینشان به فتنه اندازند و از دین برگردانند و کسانی هم بودند که از سختی بلایی که بر سرشان میآمد ناگزیر میشدند اعلام دارند که از دین برگشته اند و گروهی دیگر از آنان هم در مسلمانی خویش استوار می ماندند و خداوند آنان را از فتنه ی مشرکان مصون نگاه میداشت

 

سیرة ابن هشام ج 1 ص 317

 

 

http://yon.ir/TjiMx

 

 

 

 که آیه شریفه 39 حج نیز در رابطه با همین قضایا نازل گردید و مسلمانان مجوز جنگ و پیکار گرفتند:

 

أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ؛ به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفته ‌اند و خدا بر یاری آنها تواناست.

http://yon.ir/8MKiH

 

 

 

 مبارزه و برخورد با مشکرین امری اجتناب ناپذیر و غیر قابل گذشت بوده است !

 

 

 

 

بخش دوم

 

الثانی: اموال و خانه های مسلمانان بعد از هجرت به مدینه توسط مشرکان غصب و غارت شده بود !

 

 

گزارشات تاریخی:

همه مهاجرین به رسول خدا (ص) پیوستند و هیچ کس از آنان در مکه نماند، مگر اینکه از دین برگشته و زندانی بود. هیچ کس از مهاجرین به سوی خدا و رسولش ، نتوانستند همه ی خانواده و اموالشان را با خود بیاورند مگر چند خانواده ی معین....

 

سیرة ابن هشام ج 1 ص 499

 

 

http://yon.ir/u1JOv

 وقتی رسول خدا (ص) مکه را فتح کرد، ابواحمد درباره ی خانه‌اش با آن حضرت سخن گفت. رسول خدا (ص) در پاسخش درنگ کرد . مردم به ابی احمد گفتند: ای ابی احمد رسول خدا (ص) دوست ندارد به مالی که در آن را در راه خداوند متعال از دست داده اید باز گردید. او هم دیگر در این باره با رسول الله (ص) سخنی نگفت.

 

سیرة ابن هشام ج 1 ص 500

 

 

http://yon.ir/a319h

اگر معاندین بگویند: تازه مسلمانان همه مردمانی فقیر بوده و چیزی نداشته اند، باید بدانید که طبق معمول فرض را بر عدم رجوع عوام الناس به کتب تاریخی و فریب مخاطب گذاشته اند

 

 

 

 

گزارشات مورخ:

ابوجهل هم که در راس افرادی از قریش بیش از دیگران در آزار و شکنجه ی مومنان میکوشید اگر میشنید که شخص نامدار و صاحب جایگاهی مسلمان شده است میرفت  او را سرزنش و تحقیر میکرد و میگفت: تو اکنون دین پدرت را که از تو بهتر بود وانهادی، پس باید بدانی که ما خواهیم گفت که تو از هیچ عقل و خردی برخوردار نیستی و هیچ هوش و درایتی نداری و از منزلت تو خواهیم کاست . و اگر تاجر میبود به او میگفت: سوگند به خداوند که از رونق تجارت تو خواهیم کاست و اموال تو را از بین خواهیم برد. اما اگر شخص ناتوانی بود او را میزد و به فتنه میافکند.

 

سیرة ابن هشام ج 1 ص 320

 

 

http://yon.ir/dPeaQ

کَانَ أَبُوبَکْرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ رَجُلًا ذَامَالٍ  ابوکر مرد ثروتمندی بود. (1)

 

و َکَانَ رَجُلًا تَاجِرًا؛ ابوبکر تاجر بود. (2)

1) http://yon.ir/POB1h

 

 

2) http://yon.ir/kUeUR

 

[ البته راجع به اینکه ابوبکر کل ثروتش را برداشت یا برنداشت دو گزارش متناقض وجود دارد، اما هدف ما از ارسال فقط این است که بدانید ثروتمندان مکه هم به اسلام ورود پیدا کرده بودند / همان ابتدا ]

 

 

 

 

 

غصب و چپاول اموال مسلمین ثروتمند:

ابن هشام میگوید: از ابی عثمان نهدی برای من یاد کرده اند که او گفت: به من چنین خبر رسیده است که وقتی صهیب میخواست هجرت کند کفار قریش به او گفتند: بیچاره و خوار به نزد ما آمدی و اموالت نزد ما فزونی گرفت و به اینجا رسیده ای که می بینی و اکنون میخواهی خودت و اموالت را از اینجا بیرون ببری. خدا میداند چنین نخواهد شد. صهیب به آنان گفت آیا میپذیرید ثروتم را برای شما بر جای گذارم و راه مرا باز بگذارید ? گفتند میپذیریم. گفت اموالم را برای شما بر جای میگذارم....

 

سیرة ابن هشام ج 1 ص 477

 

 

http://yon.ir/I0n08

 

 

البدایة والنهایة ج 3 ص 212

 

 

http://yon.ir/3dnTV

 

 

 

 پس واضح و آشکار است که اموال و خانه های مسلمانان توسط همین مشرکان به غارت و یغما رفته بود ! اما چطور وقتی پیامبر (ص) بخواهند مقابله به مثل کنند و اموال غارت شده را برگردانده و تلافی کنند امری قبیح تلقی میشود ؟! حقیقت ماجرا آشکار است و ملحدین طبق عادت مخاطبین خود را ساده فرض کرده اند !

 

اینک دانستیم یکی از اهداف اصلی پیامبر (ص) این بود که اموال مسلمین را برگردانند و جبران خسارت کنند. ولی اهداف به همین ماجرا خلاصه نمیشود.

 

 

 

 

 

بخش سوم

 

الثالث: جالبتر و مهمتر اینکه، یکی از اعمال و اهداف مهم مشرکین علیه پیامبر (ص) و مسلمین تحریم و ضربه اقتصادی بود و از ثروت و نفوذی که داشتند بهره ها میبردند ! داستان محاصره شبه ابی طالب بسیار مشهور هست:
 

 

گزارش مورخ:

وقتی قریشیان دیدند یاران رسول الله ص در سرزمینی جای گرفته اند که در امنیت و آرامش برخوردار هستند و نجاشی از کسانیکه به او پناهنده شده است حمایت میکند و عمر هم مسلمان شده و او و حمزه بن عبدالمطلب با رسول خدا (ص) و یارانش همراه شده اند و اسلام دارد در قبایل آشکارا دعوت میشود دور هم گرد آمدند و بین خود رایزنی کردند تا پیمانی بنویسند و به موجب آن ضد بنی هاشم و بنی عبدالمطلب هم پیمان شوند و که به آنان زن ندهند و از آنان زن نگیرند و با آنان خرید و فروش هم نکنند....

 

سیرة ابن هشام ج 1 ص 350

 

 

http://yon.ir/7klc6

 

وقتی قریشیان دیدند که یاران رسول خدا (ص) در حبشه دارند در امنیت و آسایش زندگی میکنند و در آنجا برای خود مامن و قراری یافته اند با همدیگر مشورت کردند که بهتر است دو نفر از زیرک ترین افراد خود را به نزد نجاشی بفرستند و از او بخواهند که مسلمانان را به آنان بازگرداند تا به وسیله بتوانند آنان را از دینشان برگردانند و از سرزمینی که در آنجا امنیت و آرامش یافته اند، بیرون کنند. در نتیجه عبدالله بن ابی ربیعه و عمرو بن عاص بن وائل را به حبشه فرستادند، و هدیه های بسیاری برای نجاشی و سرداران او فراهم آوردند و آنان را با هدایا به حبشه فرستادند

 

سیرة ابن هشام ج 1 ص 333

 

 

http://yon.ir/0h5sl

 

 

الروض الأنف ج 3 ص 145

 

 

http://yon.ir/BQNHR

 

 

 

 

پس مشرکین علاوه بر ظلم، شکنجه و غصب اموال مسلمانان از تحریم اقتصادی و ثروتشان هم در جنگ و مبارزه استفاده میکردند ، ولی وقتی پیامبر (ص) میخواهند مقابله به مثل کنند، محور شرارت دادشان بالا میرود که کاروان زنی شد، غارت شد چنین و چنان شد ! به هر روی وقتی به صورت منطقی و بدون تحریف، تاریخ را ورق بزنیم میبینیم که اینها جز هوچی گری چیزی در چنته ندارند !

دانستیم یکی از اهداف دیگر پیامبر (ص)، مقابله به مثل و زدن ضربه ی اقتصادی به مشرکان بوده و هر شخص عاقلی که از نظامی گری اطلاع داشته باشد، تمام قد جلوی این حرکات می ایستد و ستایش میکند... یادمان نرود که حملات فقط به کاروان های مشرکین بوده و لاغیر !

 

 

 

 

 

الرابع: اما دوستان گرامی طبق معتبرین گزارشات تاریخی اگر ما بیاییم و تمام اتفاقات بررسی شده را کنار بگذاریم متوجه میشویم که همین مشرکین غاصب بوده اند که تاکتیک حمله و غارت اموال را شروع کرده اند نه مسلمانان !!!

 

 

 

 

 

گزارش مورخین:

رسول خدا (ص) وقتی از غزوه عشیره باز آمد، چند شبی بیشتر، کمتر از ده شب، در مدینه نمانده بود که کرز بن جابر فهری به گله ی اشتران و مواشی مدینه شبیخون زد و رسول خدا (ص) در طلب او از مدینه بیرون رفت به گفته ی ابن هشام زید بن حارثه را بر مدینه گمارد. ابن اسحاق میگوید: تا این که به وادی ای به نام صفوان از ناحیه ی بدر رسید،. اما نتوانست به کرز بن جابر دست یابد. از این واقعه به غزوه بدر الأولى یاد میکنند. آنگاه رسول خدا (ص) به مدینه بازگشت و روزهای باقی مانده ی جمادی الآخر و ماه های رجب و شعبان را در مدینه ماند.

سیرة ابن هشام ج 1 ص 601

 

 

http://yon.ir/HrvQa

پس آنگاه در ماه ربیع الاول که سیزدهمین ماه هجرت بود، پیامبر (ص) به طلب کرز بن جابر فهری از مدینه بیرون امد. لوا را که سفید بود علی (ع) در دست داشت و پیامبر (ص) زید بن حارثه را در مدینه به نیابت خود گماشت.  کرز بن جابر گله های مدینه را که در جماء از نواحی کوهستانی عقیق به چرا بودند دستبرد زده چندی از آنها را برده بود چراگاه گله ها تا جوف گسترده بود، در سه میلی مدینه....

 

طبقات کبرى جلد : 2  صفحه : 6

 

 

http://yon.ir/eI4UH

 

 

 

 پس فارغ از حق جبران ضرر و زیان های مسلمین، میبینیم که مشرکین گله های مدینه را هم غارت میکردند. آیا نباید پاسخ میگرفتند ؟؟

 

 

 

 

دیگر منابع:

مغازی الواقدی ج 1 ص 12

 

 

http://yon.ir/Csoqy

 

 

أنساب الأشراف ج 1 ص 287

 

 

http://yon.ir/4o6JZ

 

 

تاریخ طبری ج 2 ص 406

 

 

http://yon.ir/XCj3L

 

 

البدایة و النهایة ج 3 ص 303

 

 

http://yon.ir/4vl5R

 

 

تاریخ ابن خلدون ج 2  ص 425

 

 

http://yon.ir/fXMwK

دانستیم که شروع کننده غارت و چپاول کننده ی اهل مدینه ،خود مشرکین بوده اند و از چند جهت که بررسی کردیم باید مقابله به مثل قاطعانه میشد ! اما پیامبر فاتح
اسلام (ص) هدف دیگری هم داشته اند.

 

 

 

 

بخش چهارم

الخامس: پیامبر فاتح اسلام (ص) با دو هدف سیاسی _ نظامی و انجام مانورهای جنگی اهداف جالب توجهی داشتند که نشان از هوش سرشار ایشان دارد:

 

 

 

 

 

الف - ابعاد سیاسى:

این مانورها باعث تحکیم موقعیت رهبرى پیامبر (ص) و افزایش قدرت حکومت اسلامى گردید. این اقدامهاى نظامى به مشرکان فهماند که پیامبر (ص) اینک از چنان قدرتى برخوردار شده است که میتواند منافع قریش را حتى در نزدیکترین نقاط مکه به خطر اندازد. از این پس راه تجارى شام مکه امنیت نداشت و کاروانهاى قریش بدون همراه داشتن تعداد زیادى نیروى نظامى، امکان رفت و آمد نمیافت. شاید مکیان میپنداشتند که با هجرت مسلمانان به مدینه کارى از آنها ساخته نیست، اما این اقدامها به آنان فهماند که دوره آرامش به پایان رسیده است. از دیگر پیامدهاى این مانورها، انعقاد پیمان هاى دفاعى و عدم تعرض با قبیله‌ هاى‌ بیرون از مدینه بود. چنان که نوشته شد در غزوه‌ هاى ابواء و ذى العشیره میان پیامبر (ص) و قبیله‌هاى ساکن در میان راه مکه _ مدینه پیمان عدم تعرض بسته شد. حداقل فایده این کار بى‌طرف ماندن این قبیله ‌ها در درگیری هاى میان مسلمانان و مکیان بود.

 

 

 

 

 

ب _ ابعاد نظامى:

اقدام هاى یاد شده از نظر نظامى نیز پر اهمیت بود. رسول خدا (ص) هدفهاى بلندى در پیش داشت و این مانورها به مثابه تمرینى بود که مسلمانان را جهت شرکت در پیکارهاى بزرگ آماده میساخت. قریش نیز متوجه شد که در مدینه تنها با یک اقلیت دینى مقابل نیست، بلکه با گروهى رو در روست که براى رسیدن به اهدافشان از اقدامهاى نظامى هیچ پروایى ندارند. خلاصه‌ رسول خدا (ص) هنگام ورود به مدینه براى تأمین امنیت شهر، میان گروه هاى مختلف پیمانهاى سیاسى برقرار ساخت و چونان یک رئیس حکومت رفتار کرد. خداوند به مسلمانان اجازه پیکار داد که از خود دفاع کنند و همکیشان زیر ستم را از دست ستمگران مکه برهانند. مسلمانان پیش از جنگ بدر چندین مانور بر ضد مشرکان انجام دادند و راه تجارتى میان مکه و شام را ناامن ساختند. نشان دادن قدرت حکومت اسلامى به مکیان و قبیله‌هاى اطراف مدینه، ایجاد آمادگى رزمى در مسلمانان و آشنایى آنان با جغرافیاى منطقه از اهدافى بود که رسول‌خدا (ص) در این مانورها در نظر داشت. بستن پیمان با قبیله‌ هاى میان راه مکه و شام از دیگر هدفهایى بود که به وسیله مانورها تأمین مى‌شد.

 

 

 

 نهایتا تحلیل زیبای سید جعفر عاملی مورخ بزرگوار شیعی حفظه الله تعالی به عنوان حسن ختام مطالعه فرمایید:

 

 

 

 

 

 ب) اهداف غزوه ها و سریه ها

مردم عرب شاهد بودند که پیغمبر (ص) دیروز در پی پناهگاه امن برای خود و یاران به مدینه آمد، اما امروز به حدی از قدرت رسیده که قدرتمندانه در روی قریش می ایستد و بزرگان و اشراف مکه را کشته و به اسارت میبرد. از سوی دیگر دریافتند که باید برای این قدرت جدید حساب جدی باز کنند و پیش از هرگونه اقدامی بر ضد آن در منطقه، باید در این باره به دقت بیندیشند. با این حال به تعبیر برخی از سیره نویسان، غرور و تکبر، آن چنان بر این قبایل چیره بود که برخی از آنان حتی در اندیشه جنگ با پیامبر بودند.

از این رو پیغمبر (ص) به محض اطلاع از تجمع و آمادگی نیروهای قبایل برای جنگ با آن حضرت با انجام تهاجمات غارتگرانه به اطراف مدینه و احتمالا پس از هجوم و غارت مردم پیرامون مدینه، به مقابله و تعقیب و گوش مالی آنان اقدام میکرد. بدین ترتیب ملاحظه می شود که این غزوه ها و سریه ها در درجه نخست پیشگیرانه و دفاعی بوده است. اهداف این نبردها را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

 

 

 

 

 

1. مقابله و سرکوبی توطئه دشمنان بر ضد مدینه.

2. ایجاد جنگ روانی بر ضد مشرکان، زیرا هیچ قومی در خانه خود مورد تهاجم قرار نگرفت، مگر اینکه به ذلت و خواری گرفتار شد. خصوصا هرگاه این شکست خانگی پس از آمادگی کامل برای جنگ با همین مهاجم باشد. این موجب میشد تا دشمن روحیه خود را تا حد زیادی از دست بدهد و در آینده پیش از اتخاذ هرگونه موضعی در قبال حکومت مدینه، به دقت هرچه تمام در این باره اندیشه کند. این هم یکی دیگر از مصداق هایی است که حضرت فرمود: مرا با رعب و وحشت یاری دادند.

3. انعکاس این نبردها و تأثیر تبلیغاتی آن در منطقه خصوصا در میان قریش. بدین معنی که هرگاه مشرکان منطقه و قریش از نظر روحی و روانی احساس ضعف و شکست کنند، شکست نظامی آنها آسان تر خواهد بود

 

قیل له بأی شیء غلبت الأقران؟ فقال لی: ما لقیت رجلا الا اعاننی على نفسه. (یومی بذلک الی تمکن هیبته فی القلوب) از حضرت علی (ع) پرسیدند: چگونه بر هماوردان پیروز گشتی؟ فرمود: کسی را ندیدم جز که مرا بر خود یاری داد. شریف رضی گفت: اشارت بدین می فرماید که بیم من در دل او می افتاد.

 

الصحیح من سیرة النبی (ص) ج 6 ص 325

 

 

http://lib.eshia.ir/27772/6/325

 

 

 

 

 

پایان

 

 

انهام شبهه

 

 

یاعلیمدد

 

 

به کانال دروغ ها و خرافات ملحدین بپیوندید

@Zandiq_IQ7