بسم الله الرحمن الرحیم


قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین

 

قسمت اول (طرح شبهه)

اسلام ستیزان گفته اند: طبق فرمایش قرآن مکه شهر امنی است و هیچ گونه بلائی در آن اتفاق نمی افتد و سپس به آیات و حوادث زیر استناد کرده است تا به قرآن اشکال وارد سازد:

آیاتی که بدان استناد کرده اند:

سوره بقره:
و َإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ ﴿۱۲۵﴾

ترجمه: و به یاد بیاور هنگامی که ما خانه کعبه را برای همه مردم محل گردهمایی و جای امن وامان قرار دادیم...

 

سوره عنکبوت: أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَیُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ ۚ أَفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَکْفُرُونَ(۶۷)

ترجمه: آیا ندیده‌اند که ما [براى آنان‌ در شهر مکه] حرمى امن(خانه کعبه) قرار دادیم و حال آنکه مردم از حوالى آنان ربوده مى‌شوند؟ آیا به باطل ایمان مى‌آورند و به نعمت خدا کفر مى‌ورزند؟

 

حوادثی که بدان استناد کرده اند:

۱.‌ تخریب کعبه در سال ۶۴ توسط لشگر حصین ابن نمیر (تاریخ طبری)

۲. حمله قرامطیان در سال ۳۱۷ و قتل عام حاجیان (البدایه و النهایه)

۳. حمله ی حجاج بن یوسف و به منجنیق بستن کعبه (هزاره ققنوس)

۴. سیل عظیم در سال ۱۰۳۹ و خرابی مسجد الحرام

۵. سقوط جرثقیل در مکه در سال ۱۳۹۴ و کشته شدن جمعی از حجاج

۶‌. و غیره


پاسخ، مقدمه:‌‌ این شبهه سبک سرانه را هم در سه بخش بررسی خواهیم کرد و نشان خواهیم داد، نتیجه ای که اسلام ستیزان گرفته اند تراوشات ذهنی معیوبشان بوده و تنها آرای پوشالی خود را بر قرآن حکیم تفسیر کرده اند:


بررسی مفهوم امنیت مکه در آیات متعدد 

بررسی مفهوم امهال و استدراج

سر نوشت برخی از مهاجمین به مکه


قسمت دوم

 

بررسی مفهوم امنیت مکه :

اسلام ستیزان برای تقریر شبهه پوشالی خود به آیه شریفه  ۶۷ سوره عنکبوت اشاره کرده اند _ آیه میفرماید:

آیا ندانسته‌اند که حرم را جاى امن مردم قرار دادیم، حال آنکه مردم در اطرافشان به اسارت ربوده مى‌شوند؟ آیا به باطل ایمان مى‌آورند و نعمت خدا را کفران مى‌کنند؟

متن عربی: أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَیُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ ۚ أَفَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَکْفُرُونَ


پاسخ: این آیه صراحتا دلالت می کند مراد از امن بودن حرمت خونریزی در حرم می باشد به عبارتی در حال بیان یک حکم است که هر گونه کشتار در مکه حرام می باشد !ولی ملحد حقه باز، به دروغ میگوید؛ یعنی هیچ بلائی در آن اتفاق نمی افتد! در حالی که خود آیه واضح است در حال بیان چه امری است !


حال ببینیم نظرات مفسرین چه بوده است :

محمد ابن جریر طبری که اسلام ستیز به کتاب تاریخش رجوع کرده، در کتاب تفسیرش مینویسد:

خداوند آن را امن نامید چون درجاهلیت پناهگاه هر کس بوده است که به آن پناه می برد اگر مردی از  آنان با قاتل پدر و برادرش مواجه می شد بر آن متعرض نمی شد تا این که از آن خارج میشد !

متن عربی: و إنما سماه الله"أمنا"، لأنه کان فی الجاهلیة معاذا لمن استعاذ به، وکان الرجل منهم لو لقی به قاتل أبیه أو أخیه، لم یهجه ولم یعرض له حتى یخرج منه،

تفسیر الطبری جلد 2 صفحه 29

http://lib.eshia.ir/41737/2/29

علامه طباطبایی رضوان الله در تفسیرشان مینویسند:

مراد آن جناب از امنیت ، امنیت تشریعى و حرم بودن مکه است نه امنیت خارجى ، به طورى که جنگ و نزاع و سایر حوادث منافى با ایمنى و پیشامدهاى مخل آسایش ‌ در آن واقع نشود، بدلیل اینکه فرمود: ((اولم نمکن لهم حرما آمنا یجبى الیه ثمرات کل شى ء)). چون همانطورى که مىبینید این آیه در مقام منت گذارى است به نعمت امنیت حرم ، یعنى مکانى که خدا براى خود آن را حرم قرار داده و از این جهت به امنیت متصف شده که مردم دین دار آنجا را محترم مى شمارند نه از جهت اینکه عوامل خارجى آنجا را از فساد و قتل نگهداشته، و گرنه مکه آنقدر خاطرات تلخ در جنگهاى خونین از قبیل جنگ هاى بین قریش و جرهم و کشتار و جور و فساد مردمش دارد که نمى توان آنرا شمرد.

تفسیر المیزان جلد 6  صفحه 386

https://bit.ly/2XzkB1V

شیخ طبرسی رضوان الله علیه در کتاب تفسیرشان مینویسند:

مراد از آیه جعلنا حرما امنا یعنی اهل آن از قتل و غارت ایمن هستند در حالی که در بیرون آن مردم یکدیگر را می کشند و اگر مردم به حرم باشند امن خواهند بود و خداوند آن را متذکر شد تا به نعمت پروردگار متوجه شوند 

متن عربی: أَنَّا جَعَلْنََا حَرَماً آمِناً یأمن أهله فیه من القتل و الغارة وَ یُتَخَطَّفُ اَلنَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أی یقتل بعضهم بعضا فیما حولهم و هم آمنون فی الحرم ذکر هم سبحانه النعمة بذلک لیذعنوا له بالطاعة 

مجمع البیان جلد 8 صفحه 458

http://lib.eshia.ir/86854/8/458

 به خوبی آیه واضح و روشن است که اشاره می کند کعبه حرم امنی است در حالی که مردمان اطراف آن به خونریزی مشغول اند !

در قول معصوم نیز آمده است، از امام کاظم علیه السلام که مراد مرکز امنی بوده است که هر ترسانی در جاهلیت و اسلام امن بوده است یعنی مومن بر آن داخل میشد !

متن عربی: عن موسى بن جعفر (ع) أیضا «وَ هََذَا اَلْبَلَدِ اَلْأَمِینِ» یعنی مکة البلد الحرام یأمن فیه الخائف فی الجاهلیة و الإسلام فالأمین یعنی المؤمن من یدخله و قیل بمعنى الأمن و یؤیده قوله‌ أَنَّا جَعَلْنََا حَرَماً آمِنا

مجمع البیان جلد 10 صفحه 775

http://lib.eshia.ir/86854/10/775/


پ.ن: پس هم خود آیه واضح است در حال اشاره به یک واقعه تاریخی و حکم فقهی است و نظر کلیه مفسرین و معصوم این بوده است که کعبه مرکز امنی به جهت احترام که به آن قائل بودند در حدی که قاتلی به آن پناه می برد بر آن تعرض نمیکردند تا از آن خارج شوند! این شبهه به غایت پوشالی و کودکانه حاصل امید ملحدین به کم اطلاعی عوام الناس است اما اینچنین رسوا میشوند؛


قسمت سوم

 

 آیه شریفه بعدی که اسلام ستیزان دروغ پرداز تفسیر به رای کرده اند؛ آیه ۱۲۶ سوره بقره است. میفرماید:

وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ اجْعَلْ هَٰذَا بَلَدًا آمِنًا 

[ ترجمه : ابراهیم گفت: اى پروردگار من، این شهر را جاى امنى گردان  ]

پاسخ ؛ ببینیم مفسرین، صحابه و معصومین چه برداشتی کرده اند و آیا برداشت ملحدان صحیح بوده است یا خیر !

ابن عباس میگوید؛ یعنی منظور حضرت ابراهیم از امن این است که  شکار پرنده اش حرام می باشد و حرام باشد قطع کردن درختانش و حرام باشد چیدن علف هایش 

 

متن عربی: قال ابن عباس:
یرید حراما محرما لا یصاد طیره، و لا یقطع شجره، و لا یختلى خلاؤه،

مجمع البیان جلد 1 صفحه 385

http://lib.eshia.ir/12023/1/385

تفسیر از قول امام صادق علیه السلام؛

هرکس به حرم پناه آورد از عذاب و خشم پروردگار در امان است و هر حیوان وحشی و پرنده داخل شود در امان است و هیچ کس نباید آن را رم کند یا اذیت کند تا آن که از آن خارج شود!

متن عربی: هذا المعنى یؤول ما روی عن الصادق علیه السلام من قوله: من دخل الحرم مستجیرا به، فهو آمن من سخط الله عزوجل، و من دخله من الوحش و الطیر کان آمنا من أن یهاج أو یؤذى حتى یخرج من الحرم. 

الکافی الاسلامیة جلد 4 صفحه 226

https://bit.ly/2BaRDhs

مجمع البیان جلد 2 صفحه 47

http://lib.eshia.ir/10266/2/47

فخر رازی مفسر قرآن کریم مینویسد:

در خصوص امنیت که در آیه مورد پرسش قرار گرفته اختلاف شده است عده ای گفته اند از خشکسالی در امنیت اند به ابن جهت که حتی مردمان آن دیار را در سرزمین بدون زراعت قرار داده (یعنی با این وجود امنیت غذایی دارند ) و نظر دوم گفته اند از مسخ و فرو رفتن در زمین در امان اند و عده ای گفته اند از قتل در امان اند !

متن عربی: الْمَسْأَلَةُ الثَّالِثَةُ: اختلفوا فی الأمن المسؤول فِی هَذِهِ الْآیَةِ عَلَى وُجُوهٍ. أَحَدُهَا: سَأَلَهُ الْأَمْنَ مِنَ الْقَحْطِ لِأَنَّهُ أَسْکَنَ أَهْلَهُ بِوَادٍ غَیْرِ ذِی زَرْعٍ وَلَا ضَرْعٍ. وَثَانِیهَا: سَأَلَهُ الْأَمْنَ مِنَ الْخَسْفِ وَالْمَسْخِ. و َثَالِثُهَا: سَأَلَهُ الْأَمْنَ من القتل و هو قول أبوبَکْرٍ الرَّازِیِّ، 

تفسیر کبیر رازی جلد 4 صفحه 48

http://lib.eshia.ir/41730/4/48


پ،ن: مشخص است نظر مفسر نیز همچون نظر معصومین و صحابی پیامبر آن بوده که هر کس به داخل مکه پناه ببرد از قتل امن است چون در بیت الله الحرام هرگونه جنگ و قتال حرام است ولی ملحدان عوام فریب، القا میکنند که مراد از امنیت یعنی هیچ بلا و مصیبتی به آن نمی رسد ! اما به مانند شبهه قم و کرونا سرشکسته، تنها با تفسیر به رای خود باقی میماند !


قسمت چهارم

 

سومین آیه ای که اسلام ستیز به آن اشاره کرده آیه ۱۲۵ سوره بقره بوده است:

کعبه را جایگاه اجتماع و مکان امن مردم ساختیم. مقام ابراهیم را نمازگاه خویش گیرید. ما ابراهیم و اسماعیل را فرمان دادیم: خانه مرا براى طواف‌ کنندگان و مقیمان و راکعان و ساجدان پاکیزه دارید. 

متن عربی: و‌ َإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِیمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنَا إِلَىٰ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَنْ طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ و َالْعَاکِفِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ

پاسخ: اسلام ستیز تصور میکند؛ مراد از امنیت یعنی هیچ بلا و حادثه ای بر آن رخ نمی دهد در حالی که طبق روال این قسمت باید مراجعه کنیم به سخنان معصومین و مفسرین و صحابی تا ببینیم آیا مردمان آن زمان تا عصر ما چنین فکر کرده اند ؟ اگر آری پس مراد از آن چیست ؟ اگر خیر پس نشان می دهد مردم آن زمان مفهوم امنیت را درک کرده بودند و می دانستند به برکت پرسش از پیامبر و معصومین مراد از امنیت یک جعل تشریعی (بیان یک حکم فقهی بوده ) نه آن چیزی که ملحد عوام فریب، تفسیر به رای کرده است و نشان خواهیم داد سخن دوم اجماع مفسرین و معصومین بوده است 


محمد بن جریر طبری که اسلام ستیز از کتابش استفاده کرده، میگوید:

هر کس حرم پناه ببرد در امان است و هر چند که مردی قاتل پدر یا برادرش را ببیند نباید در آن مکان بر وی متعرض شود

متن عربی: و أمنا قال، من أم إلیه فهو آمن، کان الرجل یلقى قاتل أبیه أو أخیه فلا یعرض له. 

و میگوید:

یعنی از هر دشمنی که سلاح حمل می کند (در حال جنگ است) در امان است همچنان که در جاهلیت مردم در حواشی آن جنگ می کردند ولی به جهت احترام آن مردم منطقه حرم در امان بودند .

متن عربی: و أمنا"، یقول: أمنا من العدو أن یحمل فیه السلاح، وقد کان فی الجاهلیة یتخطف الناس من حولهم وهم آمنون لا یُسبَوْن.

تفسیر طبری جلد 2 صفحه 29

http://lib.eshia.ir/41737/2/29


شیخ طبرسی رضوان الله میفرماید:

مراد از امنیت یعنی مکان امن بوده است و خداوند از آن جهت امن قرار داده است که هر کس بر آن پناه ببرد تا زمانی که در آنجاست نباید هراسان باشد و آنچه که خداوند در نظر اعراب قرار داد که حرم را بزرگ بشمارند (به جهت حرمت) و هر کس تا زمانی که در آنجا بود بر مال و جان آن متعرض نمی شدند هر حدی که بر جنایتکار باشد اقامه نمی شود مگر تا زمانی که از آن خارج شود 

متن عربی: أَمْناً أراد مأمنا أی موضع أمن و إنما جعله الله أمنا بأن حکم أن من عاذ به و التجأ إلیه لا یخاف على نفسه ما دام فیه و بما جعله فی نفوس العرب من تعظیمه حتى کانوا لا یتعرضون من فیه فهو آمن على نفسه و ماله و إن کانوا یتخطفون الناس من حوله و لعظم حرمته لا یقام فی الشرع الحد على من جنى جنایة فالتجأ إلیه  

مجمع البیان جلد 1 صفحه 383

http://lib.eshia.ir/86854/1/383


تفسیر امام صادق علیه السلام:

اگر سارقی در خارج از حرم دزدی کند و سپس وارد حرم شود، شایسته نیست که کسی وی را دستگیر کند، اما بایستی وی را از رفتن به بازار منع کرده و با آن معامله نکند و سخن نگوید و اگر این چنین کنند امید است از حرم خارج شود و او را بگیرند  سپس بر وی حد جاری سازند در همان جایی که مرتکب جنایت شده یعنی حرم بر وی حد جاری می شود.

متن عربی: عن المثنى عن أبی عبد الله علیه السلام و سألته عن قول الله و من دخله کان آمنا قال: إذا أحدث السارق فی غیر الحرم ثم دخل الحرم لم ینبغ لاحد أن یأخذه، ولکن یمنع من السوق ولا یبایع ولا یکلم، فإنه إذا فعل ذلک به أوشک ان یخرج فیؤخذ، وإذا أخذ أقیم علیه الحد فان أحدث فی الحرم أخذ وأقیم علیه الحد فی الحرم انه من جنى فی الحرم أقیم علیه الحد فی الحرم 

تفسیر عیاشی جلد 1 صفحه 189

http://lib.eshia.ir/12013/1/189

 

و جالب تر آن که؛ تفسیری که اسلام ستیز فریبکار در قرن ۲۱ داده است، اگر واقعیت داشته باشد پس بایستی به ذهن مردمان که قرآن را از زبان پیامبر می شنیدند و همچنین معصومین می رسید و متذکر می شدند در حالی که خود نبی مکرم و معصومین علیهم السلام (به عنوان تبیین کننده  قرآن و راسخون در علم ) چنین نکته ای را متذکر نشده اند و در شروح خود متذکر فقهی بودن مساله از امن نامیدن کعبه شده اند


قسمت پنجم

 

در قسمت قبل بیان گردید که ؛ اگر تفسیر مذبوحانه ای که اسلام ستیزان نسبت به شبهه امنیت مکه داشته اند، واقعیت داشته باشد پس بایستی به ذهن مردمان که قرآن را از زبان پیامبر (ص) میشنیدند و همچنین معصومین علیهم السلام میرسید و متذکر میشدند در حالی که خود نبی مکرم و معصومین (به عنوان تبیین کننده  قرآن و راسخون در علم ) چنین نکته ای را متذکر نشده اند و در شروح خود متذکر فقهی بودن مساله از امن نامیدن کعبه شده اند !

برای مثال توجه کنید پیامبر صلی الله علیه و آله، در صلح حدیبیه هنگامی که در حدیبیه فرود آمد مشرکین راه را بستند و مصالحه کردند تا سال بعد با آرامش کامل و بدون ایجاد منع از طرف مشرکین حج را بر جای آورند. به طور کلی اگر دلالت آیه همان برداشت ملحد بوده باشد پس بایستی پیامبر بدون صلح وارد میشد در این حالت نیازی به صلح نامه نبود!ظاهرا ملحدین از پیامبر بیشتر میدانند

گزارش: این آیه در مورد صلح حدیبیه نازل شد ماجرا اینگونه بود که  رسول اکرم (ص) به قصد انجام عمره با یارانش که یک هزار و چهار صد نفر بودند از مدینه به طرف مکه حرکت کردند  و هنگامی که در «حدیبیه» فرود آمدند مشرکین از رفتن آن‌ها به مکه جلوگیری کردند. رسول اکرم در همان جا قربانی‌ها را ذبح کرد و پیمان صلحی به این نحو میان آن حضرت و مشرکین برقرار گشت. قسمتی از مواد صلح حدیبیه از این قرار است «در آن سال پیامبر اکرم به مکه نرفته به مدینه بازگردد. در سال بعد، مشرکین مانع نشوند و پیامبر (ص) و یارانش با کمال امنیت به مکه بروند و در مدت سه روز طواف خانه کعبه کرده و سایر اعمال را انجام دهند ولی بلافاصله پس از سه روز به مدینه برگردند». روی این قرارداد، آن سال مسلمین به مدینه برگشتند و سال بعد پیامبر (ص) یارانش را آماده  برآوردن عمره قضاکردند ولی مجدد هراس داشتند مشرکین به عهد خود وفادار نباشند و با آنان بجنگند.

متن عربی: و ذلک أن رسول الله لما خرج هو و أصحابه فی العام الذی أرادوا فیه العمرة و کانوا ألفا و أربعمائة فساروا حتى نزلوا الحدیبیة فصدهم المشرکون عن البیت الحرام فنحروا الهدی بالحدیبیة ، ثم صالحم المشرکون على أن یرجع فی عامهو یعود العام القابل ویخلوا له مکة ثلاثة أیام فیطوف بالبیت ویفعل ما یشاء ، فیرجع إلى المدینة من فوره ، فلما کان العام المقبل تجهز النبی  و أصحابه لعمرة القضاء وخافوا أن لا تفی لهم قریش بذلک ، و أن یصدوهم عن البیت الحرام و یقاتلوهم 

بحارالأنوار نویسنده : العلامة المجلسی جلد 20 صفحه 320

http://lib.eshia.ir/71860/20/320


 یا اباعبدالله علیه السلام که در هنگام طواف کعبه تشریف داشتند نگران از توطئه یزید در شهادت رساندن حضرت در کعبه بودند: 

گزارش: امام حسین علیه السلام در پاسخ برادر خود که پیشنهاد ماندن در مکه را می کند می‌فرماید: ای برادر میترسم که یزید بن معاویه(ملعون)بر من نیرنگ بزند در این حرم امن و به خاطر من حرمت این خانه از بین برود.

متن عربی: فقال: یا أخی قد خفت أن یغتالنی یزید بن معاویة بالحرم، فأکون الذی یستباح به حرمة هذا البیت.

الملهوف على قتلى الطّفوف جلد 1 صفحه 128

http://lib.eshia.ir/27196/1/128

 

 پس اسلام ستیز که بخشی از شبهات را به قتل حجاج اختصاص داده و نتیجه گرفته است هیچ بلایی مطلقا اتفاق نمی افتد، ادعایی ست که باید در میان یاران  پیامبر و خود نبی و معصومین علیهم السلام مطرح بوده است و اگر چنین برداشتی نباشد مشخص میشود این یک تفسیر به رای ملحد فریبکار بوده است ! چه چنین نیز هست..


قسمت ششم

 

حال شاید سوال یا اشکال کنند پس چرا خداوند از خانه خود تحت هر شرایطی حفظ نکرده است!؟

پاسخ: اسلام ستیز به گونه ای به ذهن مخاطب القا کرده است که خداوند فقط در آن مکان نشسته است (معاذالله) و آماده دفاع فقط از یک نقطه خاص بوده است! در حالی که این عجز آنها را می رساند ‌‌...البته صحیح است که اولین خانه ای که برای حضرت آدم علیه السلام بنا شده، کعبه بوده و محل طواف و عروج روح انسان و نزول ملائکه می باشد، اما در کنار این باید اشاره کرد همچنان که در قیامت و نابودی زمین همه بخش های طی آیت الهی از بین می رود کعبه نیز مستثنی نیست و این اراده الهی است که هر زمان اراده کند خود آن را از تخریب کامل ایمن و مصون نگه می دارد

مثلا کعبه به بیت عتیق مشهور است زیرا از سیل محفوظ مانده است 

و َإِنَّمَا سُمِّیَ الْبَیْتُ الْعَتِیقَ لِأَنَّهُ أُعْتِقَ مِنَ الْغَرَقِ ،

ترجمه: کعبه به این دلیل بیت عتیق نام نهاده شده چون از غرق کامل نجات یافت 

مجمع البحرین جلد 2 صفحه 306

http://lib.eshia.ir/27911/2/306

 

پس تعلق اراده خداوند به حفاظت از کعبه یا هر چیزی نیز ثابت است و همچنین تعلق اراده خداوند بر امتحان انسان ها با برخی آموز شبهه برانگیز و در کنار آن تعلق اراده خداوند بر انسان ها نیز بوده است مثلا کعبه محل جای گیری بت های مشرکین نیز بوده است قطعا خداوند قادر است بت ها را نابود سازد ولی این امر را به نشانه امتحان بشر در قالب تکلیف بر ذمه بشر نهاده شده 

مثلا میفرماید؛ خانه من را پاکیزه سازید(طهرا بیتی) 

طهرا بیتی قال الصادق  : یعنی نح عنه المشرکین 

ترجمه :امام صادق علیه السلاپ فرمود: یعنی مشرکان را از خانه من کنار بزن 

بحارالأنوار جلد 12 صفحه 92

http://lib.eshia.ir/71860/12/92

 

پس این که اسلام ستیز گفته است خانه الهی امن از هر بلائی بوده ادعای باطلی است و عمدتا تفسیر بر این بوده که امن از جهت فقهی و حکمی بوده نه به صورت مطلق و تعلق اراده الهی نیز بعضا به حفاظت از چیزی بر میگردد (مثل حفاظت از سیل زمان نوح) و بعضا تعلق به امتحان انسان های مومن است

 

قسمت هفتم

 

2- بررسی مفهوم امهال و استدراج 


 بعد از آن که در قسمت اول مفهوم امنیت و نقل و برداشت آن در نظر پیامبر و صحابه و معصومین و مفسرین بررسی کردیم و دروغ عیان نویسنده ملحد را آشکار کرده و بعد به تحلیل اراده الهی در امتحان بشر پرداختیم می رسیم به موضوع امهال و استدراج الهی 

تعریف استدراج بدین گونه است:

یعنی برخاستن یا تنزل یافتن درجه به درجه و پایین رسیدن از کار یا مکانی و به قرینه دلالت دارد که پایین رسیدن و ذلت در اینجا به معنای نابودی یا در دنیا یا آخرت است.

متن عربی: الاستدراج الاستصعاد أو الاستنزال درجة فدرجة، و الاستدناء من أمر أو مکان، و قرینة المقام تدل على أن المراد به هنا الاستدناء من الهلاک إما فی الدنیا أو فی الآخرة.

تفسیر المیزان جلد 8 صفحه 346

http://lib.eshia.ir/12016/8/346

 

خداوند متعال در آیه قرآن فرموده "«و الذین کذبوا بآیاتنا سنستدرجهم من حیث لا یعلمون * و أملی لهم إن کیدی متین» 
ترجمه :کسانی که آیات ما را تکذیب کردند به تدریج از جایی که نمی دانند گریبانشان را خواهیم گرفت و به آنان مهلت می‌دهم که تدبیر من استوار است

شیخ طبرسی در تفسیر مجمع آورده:

إنه من الدرج، أی: سنطویهم فی الهلاک، ونرفعهم عن وجه الأرض

ترجمه :یعنی از درج گرفته شده یعنی آنان را در میان نابودی قرار می دهیم از زمین نابود می کنیم 

و همچنین آورده است :أی: سنأخذهم من حیث لا یعلمون أی طریق سلکوا، فإن الطریق کلها علی، ومرجع الجمیع إلی، ولا یغلبنی غالب، ولا یسبقنی سابق، ولا یفوتنی هارب.

ترجمه :یعنی امام را از راهی که رفته اند و نمی دانند هلاک می کنیم و بازگشت همگان به سوی من است و هیچ کس را توان غلبه بر من نیست و نمی تواند بر من پیشی بگیرد و از من بگریزد 

مجمع البیان جلد 4 صفحه 402

http://lib.eshia.ir/12023/4/402

 

سپس معنی املا در قاموس لغات قرآن که در آن اشاره شده است چنین بیان میدارد 

املا معنی طولانی کردن مدت و ملی به معنای زمان طولانی است به یک کلام مهلت دادن خداوند و تاخیر انداختن مدت مجازات است. 

متن عربی: ملا: املاء بمعنى اطاله مدّت، ملىّ بمعنى زمان طویل و ملاء بمعنى دهر است. (مجمع) اطاله مدت عبارت اخراى مهلت دادن است لذا در اقرب الموارد گفته: «الاملاء ...: الامهال و التّأخیر فى المدّة» 

قاموس قرآن جلد 6 صفحه 290

http://lib.eshia.ir/71428/6/290


چنانچه خداوند در قرآن در باب کفار که در صدد کشتار و فسق و فجور بوده اند فرموده "

فَأَمْلَیْتُ‌ لِلْکافِرِینَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ ... حجّ: 44 یعنی به کافران مهلت دادم سپس مواخذه کردم

و میفرماید: کافران مپندارند که در مهلتى که به آنها مى‌دهیم خیر آنهاست. به آنها مهلت مى‌دهیم تا بیشتر به گناهانشان بیفزایند، و براى آنهاست عذابى خوارکننده 

و َلَا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ ۚ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُوا إِثْمًا ۚ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ (آل عمران آیه ۱۷۸)


شیخ طبرسی (ره) شرح داده و گفته است:

یعنی در مجازات آنها تاخیر می کند و به آنان مهلت می دهد همچنان که گفته می شود خداوند در عمر فلانی مهلت داد سپس آنان را مواخذه می کند یعنی با عذاب به خاطر اعمال پلید آنان

متن عربی: فَأَمْلَیْتُ لِلْکََافِرِینَ» أی أخرت عقوبتهم و أمهلتهم یقال أملى الله لفلان فی العمر إذا أخر عنه أجله‌ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ» أی بالعذاب

مجمع البیان جلد 7 صفحه 141

http://lib.eshia.ir/86854/7/141

 

و یعنی به آنان مهلت می دهم و در مجازات آنان عجله نمی کنم چرا که نمی توانند از عذاب من بگریزند و آیه که فرموده ان کیدی متین یعنی برای من قوی است و هیچ منفی نیست و به یقین یارای دفع آن نیستند.

متن عربی؛ و قوله:«واملی لهم» معناه وأمهلهم ولا أعاجلهم بالعقوبة ، فإنهم لا یفوتونی ولا یفوتنی عذابهم «إن کیدی متین» أی عذابی قوی منیع لا یدفعه دافع:

بحارالأنوار جلد 5 صفحه 215

http://lib.eshia.ir/71860/5/215

 

پ.ن: عموما خداوند مساله را چنان برای بنده اش توضیح داده که جای هیچ شبهه ای نمانده آری خداوند به همه انسان ها فرصت و مهلت میدهد شاید خود را اصلاح کند و عدم استفاده از چنین فرصت و لطفی آماده کردن بنده ظالم به نابودی و زوال خود و ملک خویش می باشد چنانچه در قسمت های بعدی مفهوم واقعی سنت استدراج را در تاریخ بیان خواهیم کرد


قسمت هشتم

 

 با در نظر گرفتن دو مفهوم املا و استدراج که در قسمت قبل توضیح دادیم، متوجه می شویم خداوند قهار در تعلق اراده خود بر گنهکاران و کفار فاسق یا آنها را بی تعلل در صورت قصد تعرض به حریم الهی نابود می کند یا به آنان مهلت داده و پس از مدتی از جایی که خبر ندارند مجازات می کند

این در پاسخ به توهم کسانی است که مدعی اند خداوند توانا بر مجازات کفار نیست در حالی که متوهمین از درک آیات قرآن عاجز بوده اند. خداوند باری تعالی در ظاهر مهلتی به کفار و گنهکاران بدهد امر ظاهری و تنها مهلت است که یا توبه کرده در صدد جبران باشد یا بر گناهان خود افزوده و سپس طعم مجازات اعمال پلید خود را بچشد شاید به نظر آید این مهلت یاری کفار می باشد در اعمال پلید آنها جالب توجه است کتاب تحقیق در کلمات قرآن پاسخ داده:

این موارد به  معنی مهلت در مواخذه بوده، نه به معنی تمدید کردن اعمال آنان و به یاری خدا خدا در ظلم و کفر آنان باشد.

متن عربی: فالمادّة فی هذه الموارد کلّها تدلّ على الإمهال فی الأخذ و العقاب، و لا یصحّ التفسیر بمعنى التوسعة و التمدید و التطویل، فانّها تکون إعانة على ظلمهم و تکذیبهم و کفرهم، و هذا لا یجوز على اللَّه المتعال

نام کتاب: التحقیق فی کلمات القرآن الکریم جلد 11 صفحه 177

http://lib.eshia.ir/71460/11/177/

 

 پس این سخن که خداوند نتواند یا نتوانسته کفار و گنهکاران را مجازات کند سخنی پوچ بوده و از سری سخنان نویسندگان فریبکار این شبهات است. در ادامه نمونه های تاریخی، سنت استدراج را در مجازات اسلاف یزیدیان و کفار زمان نشان خواهیم داد..

قسمت نهم 

 

3 سرنوشت برخی از مهاجمین:

 پس از توضیح این که مراد از امنیت در آیات مطرح شده در قرآن کریم چه بوده و مطرح کردن سنت املا و استدراج خداوند (مهلت خداوند به فاسق برای افزودن گناه و به تدریج عذاب شدن وی) به سرنوشت برخی از اسلاف ملحدین خواهیم پرداخت :

 

نخست یزید بن معاویه(لعنت الله علیه و علی اخلافه) : در آیه ای که مربوط به مهلت ظاهری به کافر و فاسق اشاره شد در کلام امام حسین هم اشاره شده  است بدین نحو که  ؛

از ضحاک بن عبدالله نقل است:گروهی از لشکر ابن سعد مراقب ما بودند و از نزد ما عبور می کردند و اباعبدالله تلاوت می نمود این آیه را "{ و البته نباید کسانی که کافر شده اند تصور کنند این که به ایشان مهلت می‌دهیم برای آنان نیکوست ما فقط به ایشان مهلت می‌دهیم تا بر گناه [خود] بیفزایند، و [آن گاه] عذابی خفت آور خواهند داشت. خدا بر آن نیست که مؤمنان را به این [حالی] که شما بر آن هستید، واگذارد، تا آنکه پلید را از پاک جدا کند. }

متن عربی: الضحّاکُ بنُ عبدِاللهِّ: ومرَّ بنا خیلٌ لابنِ سعدٍ یحرسُنا، و ِانَّ حسیناً لَیقرأ : ( وَلاَ یَحْسَبَنَّ الَّذِیْنَ کَفَرُوْا أنَّمَا نُمْلیْ لَهُمْ خَیْرٌ لانفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلیْ لَهُمْ لِیَزْدَادُوْا إِثْمَاً وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِین مَا کَانَ اللّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِیْن عَلَى مَا أنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّى یَمِیْزَ الْخَبِیْثَ مِنَ الطَّیِّب )

نام کتاب : الإرشاد نویسنده : الشیخ المفید  جلد : 2  صفحه : 95

http://lib.eshia.ir/27035/2/95

 

به درستی که سرنوشت دردناک یکی از مهاجمین مکه طبق قول خداوند به واقعیت پیوست

ذهبی عالم سنی مذهب مینویسد:

 یزید زمانی که مست کرده بود برای رقص پا شد با کله اش بر زمین خورد و سرش ترکید و و مغزش متلاشی شد .

متن عربی: سَکِرَ یَزِیْدُ، فَقَامَ یَرْقُصُ، فَسَقَطَ عَلَى رَأْسِهِ، فَانْشَقَّ، و َبَدَا دِمَاغُهُ.

نام کتاب : سیر أعلام النبلاء جلد : 4 صفحه : 37

http://lib.efatwa.ir/40384/4/37

 

بلاذری در نقل دیگر می نویسد:

یزید به قصد شکار خارج شد در حالی که مست کرده بود بوزینه اش را بر الاغ سوار کرد و آن را حمل کرد یزید پشت سر آن دوید به گونه ای که گردنش شکست 

متن عربی: خرج یزید یتصید بحوارین وهو سکران، فرکب وبین یدیه أتان وحشیة قد حمل علیها قردًا وجعل یرکض فلیس علیها إن هلکت ضمان فسقط فاندقت عنقه.

نام کتاب : أنساب الأشراف نویسنده : البلاذری جلد : 5  صفحه : 287

http://lib.efatwa.ir/40503/5/287


ابن قولویه از بزرگان شیعه و علمای مشهور در کامل الزیاره در باب هلاکت یزید می آورد:

خدا قسم یزید ملعون بعد از قتل امام حسین علیه السلام به تعجیل دچار عقوبت شد و بهره ای از دنیا نبرد. او به ناگهانی مؤاخذه شد و در حالی که مست بود، بدنش تغییر کرد و گویا قیر به بدنش مالیده شده بود، به درک اسفل رفت. یزید با تأسف به دوزخ رفت و احدی از آن افرادی که راجع به قتل امام حسین علیه السلام تابع یزید بودند یا با حسین علیه السلام کارزار کردند باقی نماند، مگر این که دچار جنون یا جذام  یا لک و پیس شدن بدن گردیدند و این امراض به ارث به نسل آنان رسید.

متن عربی: قَالَ عَبْدُالرَّحْمَنِ وَ لَقَدْ أُخِذَ مناقصة [مُغَافَصَةً] بَاتَ سَکْرَانَ وَ أَصْبَحَ مَیِّتاً مُتَغَیِّراً کَأَنَّهُ مَطْلِیٌّ بِقَارٍ أُخِذَ عَلَى أَسَفٍ وَ مَا بَقِیَ أَحَدٌ مِمَّنْ تَابَعَهُ عَلَى قَتْلِهِ أَوْ کَانَ فِی مُحَارَبَتِهِ إِلَّا أَصَابَهُ جُنُونٌ أَوْ جُذَامٌ أَوْ بَرَصٌ وَ صَارَ ذَلِکَ وِرَاثَةً فِی نَسْلِهِمْ

نام کتاب : کامل الزیارات نویسنده : ابن قولویه القمی  جلد : 1 صفحه : 62

http://lib.eshia.ir/86827/1/62

 

قسمت دهم (پایانی)


4- سرنوشت برخی از مهاجمین 


نفر دوم حجاج ثقفی ملعون می باشد :یکی از پیشگویی های مولانا علی (علیه السلام) من باب حجاج بن یوسف ثقفی نام بردن وی به عنوان ابووذحه بوده است (پدر سوسک) 

 ابن ابی الحدید در این باب از قول مفسرین این کلمه را آورده:

حجاج سوسکی را دید که به محل اقامه نمازش می‌خزد. پس آن را دور کرد، سوسک دوباره برگشت و حجاج آن را دور کرد. سوسک دوباره برگشت، پس حجاج آن را با دستش گرفت. سوسک دست او را به شدت گاز گرفت که در نتیجه آن دستش به شدت ورم کرد و موجب مرگ او شد. خداوند با ناچیزترین مخلوقاتش او را کشت همانگونه که نمرود بن کنعان را با پشه کشت.

متن عربی: ثم إن المفسرین بعد الرضی رحمه الله قالوا فی قصة هذه الخنفساء وجوها منها أن الحجاج رأى خنفساء تدب إلى مصلاه فطردها فعادت ثم طردها فعادت فأخذها بیده و حذف بها فقرصته قرصا ورمت یده منها ورما کان فیه حتفه قالوا و ذلک لأن الله تعالى قتله بأهون مخلوقاته کما قتل نمرود بن کنعان بالبقة التی دخلت فی أنفه فکان فیها هلاکه .

نام کتاب : شرح نهج البلاغة جلد 7 صفحه 279

http://lib.eshia.ir/15335/7/279

 

 در یک نقل دیگر از مقدسی آمده است: که حجاج مبتلا به مرض سل گشت و دچار بی خوابی شد و دستور داد ستاره بینی بیاورند در حالی که رو به موت بود ستاره بین گفت پادشاهی می بینیم به اسم کلیب می میرد و حجاج گفت به خدا آن کلیب منم و مادرم من را چنین نام نهاده ستاره بین گفت به خدا قسم تو خواهی مرد (بدرک واصل خواهی شد) ستارگان چنین راهنمایی کردند 

 

متن عربی: ذکر أنه أخذه السل وهجره الرقاد فلما أحتضر قال لمنجم عنده هل ترى ملکاً یموت قال أرى ملکاً یموت اسمه کلیب فقال أنا والله الکلیب بذلک سمتنی أمی قال المنجم أنت والله تموت کذلک دلت علیه النجوم 

نام کتاب: البدء و التاریخ جلد 6 صفحه 39

http://lib.eshia.ir/40018/6/39


سومین شخص ابوطاهر جنابی(ملعون) رئیس قرامطه بود که عذاب الهی بر وی نازل شد و گفته اند به بیماری آبله به درک واصل شد !

ابن اثیر نقل میکند:

حوادث متعددی برای رمضان این ساب ذکر شده من جمله به درک واصل شدن ابوطاهر رئیس قرامطه که به بیماری آبله مبتلا شده بود 

متن عربی: ذکر عدة حوادث فی هذه السنة فی رمضان مات أبو طاهر الهجری رئیس القرامطة أصابه جدری  

الکامل فی التاریخ جلد 8 صفحه 415

http://lib.eshia.ir/22036/8/415

ابوالفدا نیز نقل میکند:

در این سال(یعنی ۳۳۲) ابوطاهر قرمطی ملعون به بیماری آبله به درک واصل شد 

متن عربی: و فیها مات أبو طاهر القرمطی رئیس القرامطة بالجدری 

نام کتاب: المختصر فی أخبار البشر نویسنده: أبوالفداء جلد 2 صفحه 91

http://lib.efatwa.ir/40051/2/91


پس وعده حق تعالی به یقین محقق گشته است و این شهادت تاریخ بوده که نشان می دهد کسانی که خداوند پس از امهال آنان به عذاب دردناک دنیوی مبتلا کرده است از ابتلا به بیماری های سل و آبله و جنون و جذام تا سقوط حکومت آنان و نفله شدنشان به دست مردم همگی دلالت بر این دارد خداوند پس از سنت مهلت به کفار و فاسقین عذاب دردناکی نازل می کند و چه بسا روزی حکومت منحوس آل سعود و تامین کنندگان منابع مالی ملحدین نیز به سرنوشت دردناک یزید و حجاج و ابوطاهر قرمطی و ... مبتلا خواهند گشت و در آخرت همه جزای عمل خویش را خواهند دید...

 

انهدام شبهه

 

به کانال دروغ ها و خرافات ملحدین بپیوندید

@zandiq_iq7